مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
از آنـجـا كه داستان نجات بنى اسرائيل از چنگال فرعونيان و خلافت آنها درزمين , سپس فراموش كردن پيمان الهى و گرفتار شدن آنها در چنگال رنج وبدبختى شباهت زيادى به داستان آدم دارد, خداوند در اين آيه روى سخن را به بنى اسرائيل كرده چنين مى گويد: ((اى بنى اسرائيل ! به خاطر بـياوريد نعمتهاى مرا كه به شمابخشيدم , و به عهد من وفا كنيد تا من نيز به عهد شما وفا كنم , و تـنـهـا از مـن بـتـرسـيد))(يا بنى اسرائيل اذكروا نعمتى التى انـعمت عليكم و اوفوا بعهدى اوف بعهدكم واياى فارهبون ) ((7)) .در حقيقت اين سه دستور اساس تمام برنامه هاى الهى را تشكيل مى دهد. چرا يهوديان را بنى اسرائيل مى گويند؟. ((اسـرائيـل )) يـكـى از نـامـهاى يعقوب , پدر يوسف مى باشد, در علت نامگذارى يعقوب به اين نام مورخان غيرمسلمان مطالبى گفته اند كه با خرافات آميخته است .چـنـانـكـه ((قـامـوس كتاب مقدس )) مى نويسد: ((اسرائيل به معنى كسى است كه بر خدا مظفر گـشـت ))! وى اضـافـه مى كند كه ((اين كلمه لقب يعقوب بن اسحاق است كه در هنگام مصارعه (كشتى گرفتن ) با فرشته خدا به آن ملقب گرديد))!.ولـى دانـشـمـنـدان مـا مانند مفسر معروف , ((طبرسى )) در ((مجمع البيان )) در اين باره چنين مـى نـويسد: ((اسرائيل همان يعقوب فرزند اسحاق پسر ابراهيم (ع ) است ))او مى گويد, ((اسر)) به معنى (عبد) و ((ئيل )) به معنى (اللّه ) است , و اين كلمه مجموعامعنى ((عبداللّه )) را مى بخشد.بـديـهـى اسـت داستان كشتى گرفتن اسرائيل با فرشته خداوند و يا با خودخداوند كه در تورات تـحـريـف يـافـته كنونى ديده مى شود يك داستان ساختگى وكودكانه است كه از شان يك كتاب آسمانى به كلى دور است و اين خود يكى ازمدارك تحريف تورات كنونى است .آيه 41ـ شان نزول : از امام باقر(ع ) چنين نقل شده كه : ((حيى بن اخطب )) و((كعب ابن اشرف )) و جـمعى ديگر از يهود, هر سال مجلس ميهمانى (پر زرق و برقى )از طرف يهوديان براى آنها ترتيب داده مى شد, آنها حتى راضى نبودند كه اين منفعت كوچك به خاطر قيام پيامبراسلام (ص ) از ميان بـرود, بـه ايـن دلـيـل (و دلايـل ديگر) آيات تورات را كه در زمينه اوصاف پيامبر(ص ) بود تحريف كردند, اين همان ((ثمن قليل )) و بهاى كم است كه قرآن در اين آيه به آن اشاره مى كند. ـ نـخست مى فرمايد: ((به آياتى كه بر پيامبراسلام (ص ) نازل شده ايمان بياوريد, آياتى كه هماهنگ بـا اوصـافـى اسـت كـه در تورات شما آمده است )) (وآمنوابم انـزلت مصدقا لما معكم ) اكنون كه مـى بينيد صفات اين پيامبر و ويژگيهاى قرآن كاملا منطبق بر بشاراتى است كه در كتب آسمانى شما آمده و هماهنگى همه جانبه با آن دارد چرا به آن ايمان نمى آوريد؟.سـپـس مـى گويد: ((شما نخستين كسى نباشيد به اين كتاب آسمانى كفرمى ورزيد و آن را انكار مى كنيد)) (ولاتكونوا اول كافر به ).يعنى اگر مشركان و بت پرستان عرب , كافر شوند زياد عجيب نيست , عجيب كفر و انكار شما است چـرا كـه اهـل كـتابيد و در كتاب آسمانى شما اين همه بشارات درباره ظهور چنين پيامبرى داده شده !.آرى ! بـسـيارى از يهوديان اصولا مردمى لجوجند, و اگر اين لجاجت نبود بايدآنها خيلى زودتر از ديگران ايمان آورده باشند. ادامه مطلب |
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |