مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

این تصویر ، پرنده ای را نشان می دهدکه ، برای محافظت فرزندانش از آب ،بدن کوچکش را مانند یک سد در مقابل جریان آب قرار داده ،تا لانه اش را آب نبرد. او لانه اش را ناخواسته در مجرای یک ناودان بنا کرده و حالا که بارندگی آغاز شده ،او بدنش را مقابل جریان آب قرار داده است.

همانگونه که در تصویر می بینید ،پرنده نر مشغول غذا دادن به جوجه هاست ،اما پرنده ماده در مجرای آب خود را قرار داده است و کنار او هم آب زیادی جمع شده است. این پرنده ماده پرهای خود را باز کرده و حجم بدنش به دو برابر حجم معمولی رسیده ،تا هر چه بیشتر جلو آب را بگیرد.



زندگی را از حیوانات باید آموخت ، در دنیای بی رحم امروز که بعضی مادران و پدران ؛ فرزندان خویش را فدای هواهای نفسانی خویش می نمایند .

[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:عجایب آفرینش, ] [ 22:31 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

مزاح شیخ و ناصر الدین شاه

جناب آقای شیخ هادی نجم آبادی از جملە روحانیان محترم تهران بود و به اندازه ای عزت نفس داشت که بیشتر اوقات علناً در حضور شاگردانش می گفت: «من حتی به سلطان هم اعتنایی ندارم». این سخن کم کم به گوش ناصر الدین شاه رسید. روزی شاه تصمیم گرفت، نزد شیخ برود تا هم به شیخ محبت نماید و هم در این باره شوخی با مزه ای با او کند. وقتی سلطان از در وارد شد، شیخ در حال نشسته، سری به علامت احترام پایین آورد، ولی از جایش حرکت نکرد. ناصر الدین شاه که قصد تفریح و نیز طبع شعری داشت، گفت:

ایـها الشیـخ سخندان حکـیـم                           

گفته بودی من ندارم از تو بیم                    

می توانم گردنـت کردن دو نیم

شیخ دستهایش را به نشانە تسلیم بلند کرد و گفت: «اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم».

شاه از این حاضر جوابی و قافیه «شیطان رجیم» بسیار خندید و به شیخ صلە کافی و وافی داد.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:لطیفه های قرآنی, ] [ 22:6 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

ادای واجبات الهی

یكی از مهمترین نقاط آغاز، اداء فرایض و اهتمام به واجبات است به ویژه نماز، روزه، زكات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منكر. مؤمن سالك باید نماز را در وقت بخواند، نه تنها در وقت كه در اول وقت و همیشه باید پیش از وقت خود را آماده كند تا در اول وقت به نماز برخیزد، كه امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «أوَّل الْوقْتِ رِضْوانُ اللهِ و اخرُهُ عَفْوُاللهِ و الْعفْوُ لا یكونُ إلا منْ ذَنبٍ.»[1] نماز اول وقت سرشار از خشنودی خدا و در پایان وقت مشمول عفو و بخشش خداوند می شود. بدیهی است عفو و بخشش جز در مورد گناه صدق نمی كند.[2] اهتمام به فرایض، كاشف از روح انقیاد و موجب تقویت اساس تقوا و ایمان و اخلاق است. رسول خدا ـ صل الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «إعْمل بِفَرائِض اللهِ تَكُن اَتْقَی النّاسِ.»[3] به آنچه خدا واجب كرده عمل كن تا باتقواترین مردم باشی. ابوحمزه ثمالی از امام سجّاد ـ علیه السّلام ـ نقل می كند كه فرمود: «مَن ْعمِلَ بمَا افْتَرَضَ الله عَلَیْهِ فَهُو مِنْ خیرِ النّاس.»[4] هر كس عمل كند به آنچه خدا بر او واجب كرده از بهترینِ مردم است. و در حدیث دیگر فرمود: «... فَهُو منْ أعْبَدِ النّاس.»[5] ... هر كس بجای آورد آنچه را كه خدا واجب كرده از عابدترینِ مردم است.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:اوصاف اخلاقی شیعه" ادای واجبات الهی, ] [ 21:52 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

بحث در مورد انسان است.آيا انسان از آن دسته موجوداتى درطبيعت است كه آنها را بايد به حالت اولى و دست نخورده باقى گذاشت؟

آيا بهترين انسان آن انسانى است كه به همان حالت اولى و دست نخورده‏باقى باشد يا انسان هم مثل هزارها چيز ديگر نياز به ساخته‏شدن دارد و به‏اين دنيا كه مى‏آيد ابتدا مانند يك ماده خام به دنيا مى‏آيد،ماده خامى كه‏ارزش بالقوه دارد و بايد ساخته بشود تا ارزش فوق العاده پيدا كند؟مطلب‏از چه قرار است؟

هيچ موجودى به اندازه انسان،نيازمند به ساخته شدن نيست و هيچ‏موجودى به اندازه انسان قابل ساخته شدن نيست و هيچ موجودى به‏اندازه انسان ارزش ساخته شده‏اش با ارزش ساخته نشده‏اش اين قدرتفاوت ندارد.اين چيزى كه در دنيا از يك نظر نامش را«اخلاق‏»مى‏گذارندو از نظر ديگر نامش را«تعليم و تربيت‏»و يا«آموزش و پرورش‏»

مى‏گذارند معنايش همين است;يعنى انسان به صورت يك ماده خام راتبديل كردن به يك انسان قابل استفاده.قابل استفاده براى چه كسى؟براى‏خودش و براى جامعه خودش.

اگر ما ميان انسان و حيوان مقايسه‏اى كنيم مى‏بينيم از اين نظر تفاوت‏از زمين تا آسمان است.نه تنها با حيوان بلكه با هر چيز ديگرى كه نياز به‏ساختن دارد اگر انسان را مقايسه كنيم مى‏بينيم هر چيز ديگر در مقابل‏انسان به يك معنا ساخته شده به دنيا مى‏آيد،يك مقدار هم بايد روى آن كارشود تا بهتر ساخته شود.ولى انسان،يگانه موجودى است كه از هر نظربايد ساخته شود.عرض كردم كه طلا را بايد ساخت،به آن صورتى كه از معدن استخراج مى‏شود قابل استفاده نيست;نقره و آهن را هم بايدساخت،حيوان را هم بايد ساخت،بايد اهلى كرد، تربيت كرد ولى اين‏تفاوت هست كه طلا در طلا بودن خودش ديگر«ساخته شده‏»است، نقره‏هم در نقره بودن خودش ساخته شده به وجود آمده است و همچنين اسب‏در اسب بودن خودش و گوسفند در گوسفند بودن خودش.اينها به‏اصطلاح فيلسوفان از نظر«ماهيت‏»ساخته شده به دنيا آمده‏اند و از نظركيفيت و كميت نياز به ساخته شدن دارند. طلا ماهيتش طلاست،منتها يك‏زرگر عيارش را درست مى‏كند،آن را پرداخت مى‏كند،براق مى‏كند و امثال‏اينها،ولى ديگر آهن نمى‏تواند در دست زرگر طلا شود،طلا در دست‏زرگر نقره شود.اينها از نظر ماهيت‏ساخته شده به دنيا آمده‏اند;يعنى‏خلقت،ماهيت آنها را ساخته است. اگر نياز به ساخته شدن دارند در كيفيت‏است.ولى انسان يگانه موجودى است كه حتى از نظر ماهيت هم ساخته وپرداخته به دنيا نيامده است و لهذا اين كه واقعيت انسان چه واقعيتى وماهيت انسان چه ماهيتى باشد همه جور ممكن است از آب در بيايد،همه جور ممكن ست‏ساخته شود.ممكن است انسان فرشته شود و صددرجه از فرشته بالاتر.ما چون لفظى بالاتر از فرشته نداريم مى‏گوييم‏فرشته.اگر از اين تعبير،كسى به اشتباه نيفتد مى‏گويم:«انسان ممكن است‏موجودى شود كه از خدا هم جدايى ندارد»;نمى‏گويم انسان خدا بشود.به‏قول حافظ:

خيال حوصله بحر مى‏پزد هيهات چه‏هاست در سر اين قطره محال انديش

قطره‏اى را مى‏گويد كه آرزوى اقيانوس شدن در آن هست.ممكن است‏همين انسان از هر موجودى كه شما تصورش را بكنيد منحطتر و پست‏ترشود;يا صورتش صورت انسان يك سر و دو گوش پهن ناخن باشد و روى دو پا هم راه برود ولى واقعيتش مثلا يك گرگ و يا يك سگ باشد.

اين همان مطلبى است كه قرآن در مورد بعضى انسانها مى‏فرمايد: «اولئك‏كالانعام بل هم اضل‏» (3) مانند چهارپايان هستند و نه چهارپايان بلكه خيلى‏پست‏تر و منحطتر از چهارپايان.در جاى ديگرى مى‏فرمايد: «ثم رددناه‏اسفل سافلين‏» (4) .«اسفل سافلين‏»يعنى چه؟يعنى از هر سافل و پستى‏پست‏تر.«اعلى عليين‏»يعنى چه؟يعنى از هر عالى‏اى عالى‏تر.اعجوبه‏اى‏هست در عالم به نام‏«انسان‏»كه امكان همه گونه شدن در او هست.براى‏اسب امكان گاو شدن،الاغ شدن و يا سگ شدن نيست،براى سگ هم‏امكان اسب شدن نيست ولى براى انسان امكان همه چيز شدن هست.

همين جاست كه نياز انسان به‏«مدل‏»به اصطلاح روشن مى‏شود.حال‏كه وقتى به دنيا مى‏آييم همه چيز مى‏توانيم باشيم،جماد مى‏توانيم باشيم،انواع نباتها مى‏توانيم باشيم،انواع حيوانها مى‏توانيم باشيم،فرشته‏مى‏توانيم باشيم،بالاتر از فرشته مى‏توانيم باشيم،پس يك مدل ودستور العمل مى‏خواهيم.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:ويژگيهاى ساخته شدن انسان, ] [ 21:47 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

نور خدا خاموش شدنى نيست

اينجا يك سؤال پيش مى‏آيد.پيغمبرانى و مخصوصا عيساى مسيح‏چنين بشارتهايى دادند ولى بعد اكثريت مردم قبول نكردند و دانسته انكاركردند.پس آيا بايد فاتحه اسلام را خواند؟ قرآن جواب مى‏دهد كه عيساى‏مسيح و ديگران كه به آن مردم بشارت دادند،اين براى خير آنها بود كه‏وقتى آن پيغمبر مى‏آيد و آن مائده الهى پهن مى‏شود،صلاح و سعادت آنهادر آن است كه به او بگروند،نه اين كه اگر نگرويدند بگويند اين دين تاييدنمى‏شود.مى‏فرمايد:اينها تكذيب كنند يا تكذيب نكنند،نور خدا با اين‏حرفها خاموش نمى‏شود: «يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لوكره الكافرون‏» .اشتباه نشود،با موضع منفى گرفتن آنها سد راه اسلام‏نمى‏شود.اسلام حقيقتى است كه بايد نقش و رسالت‏خود را در عالم انجام‏بدهد و انجام هم مى‏دهد.قرآن-كه در سوره توبه هم قريب به همين بيان‏آمده است-چنين تشبيه مى‏كند كه مثل اينها براى جلوگيرى از توسعه‏اسلام،مثل كسى است كه بخواهد اين خورشيد عالمتاب را با پف خودش‏خاموش كند: «يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم‏» اينها مى‏خواهند با دهانشان‏نور خدا را خاموش كنند.نورى را كه خدا روشن كرده است،اينهامى‏خواهند با پفشان خاموش كنند؟!نه،خدا نور خودش را به تمام و كمال‏به مرحله نهايت‏خواهد رسانيد، مى‏خواهد كافران خوششان بيايد،مى‏خواهد بدشان بيايد،خوشامد و ناخوشامد آنها در سرنوشت‏خودشان‏مؤثر است نه در سرنوشت اسلام. «يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم و الله متم‏نوره و لو كره الكافرون‏» .عجيب است اين سياق و انتظام آيات قرآن كه هر كدام به دنبال ديگرى چطور نظم خاصى دارد و به سؤالات جواب مى‏ دهد.

پس در آن آيات مساله بشارت مطرح شد و در اين آيه مطلب اين طوربيان شد كه خيال نكنيد كه توسعه اسلام و عالمگير شدن شعاع دين اسلام‏بستگى دارد به اين كه اين بنى‏اسرائيلى كه عيسى عليه السلام به آنها بشارت داده،گرايش پيدا كنند يا نكنند،مردم دنيا همه منتظر ايستاده‏اند كه آيا اينهامسلمان مى‏شوند;نه،مسلمان شدن آنها فقط براى خود آنها خوب بوده‏است.اين نور خداست و نور خدا خاموش شدنى نيست.اراده خدا تعلق‏گرفته است كه اين نور را جهانگير كند.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:نور خدا خاموش شدنى نيست' سر خاموش نشدن نور خدا, ] [ 21:35 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

قرآن کریم، فرمان می دهد که «با صادقان باشید» (کونوا مع الصادقین).(4) از سوی دیگر از برخی بزرگان و انبیاء، با عنوانِ «صدیق» و «صادق الوعد» یاد می کند. لقبِ حضرت زهرا(ع) نیز «صدیقه» بود. نعمت صداقت نیز، موهبتی است که از سوی خداوند به برخی داده می شود و «صدیقین»، همتراز با شهدا و انبیاء و صالحان به شمار آمده اند.

به فرموده امام صادق(ع)، سرلوحه دعوت همه پیامبران در مسایل معاشرتی و اخلاقی، «راستگویی» و «امانت داری» بوده است: «اِنّ اللّه عزوجلّ لم یَبْعَثِ الأنبیاءِ اِلاّ بِصدْقِ الحدیثِ و اداء الأمانةِ اِلیَ البَرِّ و الفاجِرِ».(5)

باز از کلام آن حضرت است که: به حضرت اسماعیل، از آن رو «صادق الوعد» گفتند که با کسی در جایی قرار گذاشت و تا مدتی (یکسال هم گفته اند) همانجا منتظر ماند. از این رو خداوند او را صادق الوعد نامید.(6)

صداقت سیاسی

صدق، تنها به عنوان یک خصلت فردی، یا احیانا در معاشرتهای خانوادگی و دوستانه نیست. در صحنه اجتماع و فعالیتهای سیاسی و عملکرد شخصیتهای مشهور هم مصداق و مورد پیدا می کند.

گاهی کسانی برای خودنمایی و شهرت طلبی به مبارزه می پردازند، تا خود را به عنوان چهره ای انقلابی بشناسانند. برخی هم از روی تعهد و تکلیف و سوز دینی و شعور انسانی مبارزه می کنند.

بعضی فریبکارانه شعار مردم دوستی و حمایت از خلق و دفاع از مظلومین و محرومین می دهند. برخی هم به راستی قلبشان برای مردم می تپد و صادقانه به مردم عشق می ورزند و برای نجات و رستگاری و بهروزی آنان می کوشند.

برخی برای جلب حمایت مردم و جذب «آراء»، به وعده دادن می پردازند و مردم را جذب می کنند، برخی هم صادقانه برای ادای وظیفه و خدمت به جامعه در عرصه «انتخابات» شرکت می کنند.

چه بسیار از جوانانی که فریب «شعارهای سیاسی» و «حرفهای داغ و انقلابی» را خورده و می خورند و جذب کسانی می شوند که فاقد صداقت اند. فعالیتهای گروهکها در اول انقلاب در جذب جوانان و چهره بظاهر انقلابی برخی سران احزاب و سازمانهای فلسطینی نیز شاهدی از همین نیرنگ بازیهاست.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:با صادقان, ] [ 22:4 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

کسی که در «گفتار»، صادق و راست باشد، از «دروغ» پرهیز می کند، چه به شوخی چه جدی. کسی که در «دوستی» صادق باشد، به مقتضیات دوستی پای بند است و ایثار و فداکاری، گذشت نسبت به خطاها، تحمل تندیها و جفاها، همکاری در گرفتاریها و نیازمندیها، همدردی در مشکلات و غمها خواهد داشت.

کسی که در «ایمان» صادق باشد، از نفاق و دورنگی و ریا دوری می کند.

آن که در «زهد»، صادق باشد، ریاکارانه و از روی مردم فریبی، تظاهر به زهد و ساده زیستی و ترک دنیا نمی کند. به قول سعدی:

ترک دنیا به مردم آموزند

خویشتن سیم و غلّه اندوزند

آن که در پند و موعظه و تبلیغ و ارشاد صداقت داشته باشد، عملش آینه حرفش و رفتارش شاهد گفتارش خواهد بود وگرنه به قول حافظ: «توبه فرمایان چرا خود، توبه کمتر می کنند؟»

و «صدق در عهد» وفای به قولها و قرارها و تعهدات است.

اینگونه صداقتها، معیار و ملاک مسلمانی و نشانه نزدیکی فکری و عملی به صاحبِ شریعت، حضرت رسول(ص) است، که فرمود:

«اَقْرَبُکُمْ مِنّی غَداً فی اَلمَوقِفِ اَصْدَقُکُمْ فی الحدیثِ وَ اَدّاکم لِلأمانة وَ اَوْفاکم بِالعَهد ...»(1)

نزدیکترین شما به من در موقف قیامت، کسی است که راستگوتر، امانت دارتر و باوفاتر به پیمان باشد.

به فرموده پیامبر خدا(ص): راستی در گفتار، تعهد نسبت به امانت مردم و وفا به پیمان، نشانه «صداقت» و معیار قرب به آن حضرت است و هر که دروغگو، خائن و بی وفا باشد، از آن رسول صدق و امانت و وفا فرسنگها فاصله دارد.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:جلوه های صداقت, ] [ 22:1 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

 صداقت و راستی از خصوصیات عالی اخلاق انسانی است که در آموزه های اسلامی از زمینه های اساسی ارجمندی و نیک بختی انسان شناخته شده است. پیشوای صادقان و مولای متقیّان، صداقت را ارجمندترین و والاترین صفت،1 معرّفی کرده و از راستگویی به عنوان اساس هر نوع اصلاحِ فردی و اجتماعی نام برده است:

 اَلصِّدْقُ صَلاحُ کُلِّ شَیْ ءٍ.2

 راستگویی مایه صلاح هرچیز است.

برای پیمودن طریقه صداقت و بكارگيري راهكارهاي آن ، شناخت ابعاد و گستره آن ضروری است. وقتي بدانيم گستره صداقت در چه حوزه هايي است، طبيعتا شناخت و بكارگيري راهكارهاي آن هم ميسر تر خواهد بود . در کتب اخلاقی برای صدق، اقسام و مراتبی بیان شده است که در این مختصر به پاره ای از آن ها می پردازیم.1- عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی؛ غررالحکم ودررالکلم، مقدمه و تعلیق میرجلال الدین حسینی ارموی، (چاپ پنجم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1373) ج2، ص371.

 1- عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی؛ غررالحکم ودررالکلم، مقدمه و تعلیق میرجلال الدین حسینی ارموی، (چاپ پنجم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1373) ج2، ص371.

2- همان، ج1، ص281.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:راهکارهای صداقت چیه؟؟؟؟؟؟ , ] [ 21:45 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

برای یافتن بهترین راه، باید با پشت کار هر چه بیشتر در پی یافتن مفید ترین و معنادارترین روش ها باشیم. باید به طور مکرر تلاش کرده، و فرایند آموزش و یادگیری را هیچ گاه از ذهن خود دور نسازیم. زمانی موفق به پیشرفت خواهید شد که به شخصه صداقت و راستی را تمرین کرده و در هر لحظه با جدیت تمام به اقامه آن استمرار ورزید. زمانیکه که با احتساب به صداقت به موفقیت دست پیدا کردید، آنگاه علاقه شما به آن بیشتر شده و حس راستی و درستی در وجود شما قوت می گیرد. اگر کاری را با توسل به زور، اضطرار، و اجبار انجام داده و نسبت به آن بی توجه باشید، انگیزه هایتان به مرور زمان از بین می روند.

 اما اگر برای یک بار هم که شده با تمام وجود صداقت را تمرین کنید و از ثمرات آن بهرمند گردید، دیگر هیچ وقت در زندگی خود چیزی جز آنرا امتحان نخواهید کرد. برای ثابت نگه داشتن صداقت در وجود خود باید انگیز ه داشته باشید و دست از تلاش کردن برندارید.

 یک فرد صادق کسی است که سعی می کند بر طبق هنجارهای پذیرفته شده اجتماع عمل کند، گفتار، کردار و رفتار نیک داشته باشد، و در نهایت تصمیم هایش بر اساس خوبی و بدی های حقیقی شکل بگیرند. چنین فردی از کلیه معیارهایی که در جامعه به عنوان استاندارد زندگی خوب به شمار می رود، حمایت کرده و سعی می کند که در زندگی فردی و اجتماعی خود بر خلاف آن عمل نکند.

 یک انسان صادق دوستدار ایجاد اتصال و بهم پیوستگی در سراسر جهان است. چنین فردی هیچ گاه از ثروت منابعی که برای ارتقای زندگی جوامع بشری مقرر شده سوء استفاده نمی کند و آنها را بیهوده هدر نمی دهد. یک انسان صادق هیچ گاه منابع شخصی خود از قبیل: اندیشه، ذهن، جسم، ثروت، وقت، هوش، و دانش را از دیگران دریغ نمی کند. یک انسان درستکار هیچ گاه به چیزهایی که صرفاً از طریق اعتماد به دست آورده، خیانت نمی کند. همیشه این تفکر با او همراه است که باید از منابع طوی استفاده کند که به نفع تمام مردم جامعه باشد.

 استفاده او از منابع باید برای بهبود ارزش های اخلاقی، و رفع نیازهای معنوی تمام انسان ها باشد. استفاده مناسب از منابع باعث بهبود وضعیت کل جامعه می شود و در پی یک چنین رویدادی، دیگران نیز به تکثیر و ازدیاد منابع کمک خواهند کرد. شخصی که از اعماق وجود خود با تعهد و سرسپردگی لازم در پی پیشرفت و ترقی است، بر روی صداقت به عنوان اصلی برای ساختن یک جامعه غنی و سرشار از صلح حساب باز می کند؛ جامعه ای که هزینه ها در آن به کمترین مقدار خود می رسند و درامدها به بالاترین میزان افزایش پیدا می کنند.

[ یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:آزمایش و پشت کار, ] [ 21:40 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

صداقت زمانی ایجاد می شود که هیچ گونه تضادی میان افکار، الفاظ و اعمال افراد وجود نداشته باشد.
 صداقت زمانی ایجاد می شود که هیچ گونه تضادی میان افکار، الفاظ و اعمال افراد وجود نداشته باشد. این خصیصه اخلاقی باید در ابتدا در درون خود فرد معنا پیدا کند و سپس در برابر دیگران در معرض ظهور گذارده شود.
 یک فرد راستگو همواره به وجدان خود می گوید: "من با تو و با تمام انسان های دیگر با راستگویی برخورد می کنم." باید همیشه کارهایی را انجام دهید که برای رابطه شما مفید و مناسب باشد. اگر باطناً صادق باشید، دیگر هیچ جایی برای نیرنگ و ریاکاری - که موجب ایجاد اغتشاش در اذهان و افکار می شوند - باقی نخواهد ماند. وجود صداقت به منزله خط سیر شما به سمت کمال به شمار می رود، چراکه ظاهر شما، آیینه ای از تمایلات درونی تان است.
 اگر می خواهید صادق باشید، باید دقیقاً همانطور که فکر می کنید، صحبت کنید؛ و رفتارتان نیز دقیقا مطابق گفته هایتان باشد. اگر بتوانید یک چنین اتحاد و هماهنگی میان افکار، الفاظ و اعمال خود بوجود بیاورید، می توان شما را به عنوان نمونه کامل یک انسان شریف به دیگران معرفی کرد. کسانی که اصل صداقت را رعایت نمی کنند، دور تا دور خود مرز می کشند و تمایلی به برقراری ارتباط متقابل با دیگران ندارند، این امر در حالی است که سایرین نیز هیچ گونه تمایلی به برقراری ارتباط با چنین افرادی ندارند.
 ممکن است برخی از افراد با خود بگویند که: "من انسان صادقی هستم، اما هیچ کس مرا درک نمی کند." این صداقت نیست؛ صداقت درست مثل یک تکه الماس درخشنده است که درخشش آن تحت هیچ شرایطی از چشم ها پنهان نخواهد ماند و طبیعتاً ارزش آن در رفتار و برخورد دیگران در برابر شما نمایان خواهد شد.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:صداقت چیست؟ چگونه بوجود می آید؟, ] [ 21:35 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

 نگاه کردن زن به بدن نامحرم , حرام است .

ـ دختر باید بدن و موى خود را از پسر و مرد نامحرم بپوشاند, بلکه احتیاط واجب آن است که بدن و موى خود را از پسرى هم که بالغ نشده , ولى خوب و بد را مى فهمد بپوشاند.

ـ نـگاه کردن به شرمگاه دیگرى حرام است و احتیاط واجب آن است که به شرمگاه بچه کوچک که خوب و بد را مى فهمد, نگاه نکند.

دستوراتى که اسلام آورده براى پاک و سالم ماندن انسان و جامعه است .خـالقى که آفریننده بشر است برنامه سعادت و هدایت او را ارائه نموده است که به مصلحت فرد و جامعه است و اجتماعى که آن را رعایت کند,هرگز دچار مفسده اى نخواهد شد.

از طرفى براى یک دختر جوان و با ایمان اگرچه ممکن است لحظه اى میل جنسى به شدت برسد و مـوقـتـا افـکـار او را تـحت تاثیر قراردهد, اما بااتکاى به خدا و صبر و استقامت و تحمل همراه با عـصـمـت و تـقـوا در برابر فشار و محرومیتها و ناگواریها سبب گشایش باطنى و نورانیت قلبى خواهدشد ((74)).

دختر با ایمان باید بداند این دوران , هنگام شکوفایى روحى وقلبى خواهد بود و او تازه در این مسیر پرتلاطم , قدم گذارده و در آینده ممکن است بامشکلاتى بیشتر روبه رو شود, ولى در اثر مقاومت و تقوا و تزکیه نفس , صاحب روحى لطیف و متعالى گردیده و به درجه اى ارتقا خواهد یافت که این قبیل مسائل براى او در سطحى بسیار پایین قرار مى گیرد, بطورى که لذات معنوى پاکى و عفاف را در قلبش که مصفا به صفاى ایمان گردیده حس خواهد کرد.

وقایع و حوادث خوبى برایش اتفاق خواهد افتاد, خوابهاى خوب و شیرینى از اولیا و ائمه معصومین , بـه او نوید خواهد داد و با علم ملکوت , ارتباطبرقرار خواهد نمود و به حالات عرفانى خواهد رسید کـه لـحـظـه اى از آن را, کـسـانـى کـه غـرق در شهوت و پول پرستى و مال دوستى و زرق و برق وزیورپرستى هستند, درک نخواهند کرد.


ادامه مطلب
[ شنبه 28 آبان 1390برچسب:چند حکم فقهى, ] [ 18:41 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

1 ـ خودآرایى و خودنمایى براى نامحرمان , از گناهان کبیره بوده و موجب کیفر است .

2 ـ همجنس گرایى دو زن را سحق مى نامند و کیفر آن دو, صد ضربه تازیانه است .در صورتى که تکرار شود و حد بر آنان جارى شود, در مرتبه چهارم اعدام مى شوند.

3 ـ حد شرعى و کیفر زنا در مورد زن و مرد مجرد صدضربه تازیانه است .چنانچه سه بار حد بر هر کدام جارى شود در مرتبه چهارم , اعدام مى شوند.

4 ـ حد و کیفر زنا در مورد زن و مرد همسردار اعدام و سنگسار است .ایـن کـیفرهاى سخت در مورد انحرافها و مفاسد جنسى نشانگر اهمیتى است که اسلام براى پاک بودن جامعه از این مفاسد قائل است .

 

مراقبتهاى لازم دختران جوان

 

1 ـ دختر جوان باید خود را از محیطها و موقعیتهاى تحریک آمیز دور نگه دارد و از گوش دادن به موزیکهاى محرک و دیدن فیلمهاى فاسد اجتناب ورزد.

2 ـاز پوشیدن لباسهاى تنگ و چسبنده , حتى در مقابل برادر و خویشان محرم خود هم , خوددارى کند.

3 ـ خود را از محیطى که مورد نگاه نامحرم است , دور نگاه دارد.لذا حضرت زهراى یکى از ویژگیهاى زن پارسا را این مى داند که او مردها را نبیند و خود نیز مورد دید مردها قرار نگیرد.

4 ـ تـخـیـلات و تـفکرهاى خود را کنترل کند و بداند هر چه که به ذهن و اندیشه اش مى گذرد, خـداونـد بـر آن آگـاه است و او در این زمینه مسوولیت دارد و باید تنها به آنچه که عقل و قوانین شرعى تایید مى کنند و مجاز مى دانند, بیندیشد تا رستگار شود.تـخـیـل و تصور درباره مسائل جنسى و شهوت انگیز منجر به تحریکهاى مداوم گردیده و نیروى حیات را از بین برده و انسان را از مسائل حقیقى وواقعى زندگى باز مى دارد.((68))

5 ـ بیکارى منشا تمام انحرافها و فسادهاست , دختر جوان باید با یاد گرفتن آشپزى , زمینه موفقیت آینده خود را فراهم سازد.

6 ـ در جـلـسه هاى فرهنگى و مذهبى شرکت نماید و سوالات و پرسشهایى که برایش پیش مى آید مطرح کرده و پاسخ آنها را بیابد.

 


ادامه مطلب
[ شنبه 28 آبان 1390برچسب:احکام انحراف جنسى از نظر اسلام, ] [ 18:38 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

معمولا پیدایش روابط نامشروع و انحراف جنسى در جوان در اثر علتهاى زیر به وجود مى آید:.

1 ـ مساعد نبودن شرایط خانوادگى و محیط زندگى .

2 ـ رعایت نکردن حریم بین زن و مرد.

3 ـ عدم توجه والدین به احکام دینى زناشویى درباره یکدیگر.

4 ـ بى توجهى در مجالستها و همنشینى با افراد بى بندوبار و لاابالى و خانواده هاى منحرف فامیل .

5 ـ برنامه نداشتن در اوقات فراغت و بیکار بودن .

6 ـ رفت و آمد در محیطهاى آلوده و چشم چرانى .

7 ـ گـوش دادن بـه گـفـتـگـوهـاى افراد منحرف و آلوده درباره مسائل جنسى و کسب اطلاع نادرست و نامناسب و نداشتن آگاهى صحیح به مسائل بلوغ .

8 ـ نارساییهاى ذهنى و عدم کسب موفقیتهاى تحصیلى و درسى .

9 ـ خیال پردازیهاى انحراف آمیز در هنگام تنهایى و خلوت گزینى .

10 ـ تحریکهاى جنسى از طریق عکسها و تصویرها.

11 ـ ضعف ایمان و نداشتن تربیت صحیح دینى .

12 ـ همنشینى با دوست و رفیق منحرف .

همه اینها مى تواند زمینه هاى بروز انحرافات جنسى در نوجوان را فراهم سازد.


ادامه مطلب
[ شنبه 28 آبان 1390برچسب:علل پیدایش انحراف جنسى, ] [ 18:32 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

احـسـاسـهاى محبت آمیزى که در دوران جوانى رخ مى دهد و تحت عنوان عشق خوانده مى شود, ممکن است مورد سؤ استفاده قرار گرفته و جوان رااز جاده مستقیم کمال , منحرف سازد.

عشق , نوعى کشش و جاذبه اى نیرومند است که بین انسان و یک موجود خارجى , براى رسیدن به یک هدف , ایجاد مى گردد.

اگـر مـنـشـا آگـاهـانـه و مـبـدئى الهى داشته باشد, یکى از عالیترین تجلیات روحى انسان و از پرشکوه ترین جلوه هاى آفرینش به شمار مى رود.اما اگر همین جاذبه عشق تنها ریشه اى غریزى و شهوانى داشته باشد و منشا شیطانى پیدا کند, از مظاهر نفس اماره بوده و در این حالت , عقل و ایمان را در وجود آدمى تضعیف مى کند, بطورى که فـرد عـاشق , دیوانه وار براى رسیدن به معشوق خود, به هر کار نامشروعى دست مى زند تا به کام خودبرسد, حتى اگر در نظر مردم هم رسواییهایى به بار آورد ((64)).

ادامه در ادامه مطلب مطالعه شود

*توجه:سرفصل های مهم و خواندنی موجود در ادامه مطلب:(حتما مطالعه شود)*

علل پیدایش انحراف جنسی

احکام انحراف جنسی از نظر اسلام

مراقبتهاى لازم دختران جوان


ادامه مطلب
[ شنبه 28 آبان 1390برچسب:عشق و جوانی, ] [ 18:22 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

خواهندگان از او بر در او بسیارند، و خواهندگان او کم.

گویندگان از درد بی درد او بسیارند، و صاحب درد، کم.



(ج اول، ص 594، تفسیر البقره)

ای سزای کرم و نوازنده ی عالم!

نه با وصل تو اندوه است، نه با یاد تو غم.خصمی و شفیعی و گواهی و َ حَکیم.

هرگز بین ما، نفسی با مهر تو به هم.

آزاد شده از بند وجود و عدم.

در مجلس اُنس، قَدَحِ شادی بر دست نهاده، دمادم.


(
ج اول، ص 698، تفسیر سوره ی البقره)

 

 

الهی!

کار آن دارد، که با تو کاری دارد.

یار آن دارد، که چون تو یاری دارد.

او که در دو جهان تو را دارد، هرگز کی تو را بگذارد!

عجب آن است که، او که تو را دارد، از همه زارتر می گذارد!

او که نیافت، به سبب نایافت می زارد.

او که یافت، باری جرا می گذارد؟!

در بر آن را که چون تو یاری باشد، گر ناله کند سیاهکاری باشد.

(
ج اول، ص 175، تفسیر البقره)

 

چرا تامل نیست؟

خدایا

چه لحظه هایی که در زندگی تو را گم کردم اما تو همیشه کنارم بودی

چه دقیقه ها که حضورت را فراموش کردم اما تو فراموشم نکردی

چه ساعت هایی که غرق در شادی و غرور، تو را که پشت همه موفقیت هام قایم شده بودی از یاد بردم اما تو همیشه به یادم بودی

چه روزهایی که سرم تو لاکم کردم و توی غصه هایی که فکر میکردم تو برای تلافی کارهای بدم برایم فرستادی دست و پا زدم ، اما تو همیشه کاری کردی که به صلاح من است

خدایا

وقتی خسته از همه جا و همه کس ناامیدانه به تو پناه آوردم تو پناهم دادی

وقتی از آدم های دور و برم دلم گرفت و دنیا غم هاش رو بهم ارزونی کرد تو به قلبم آرامش دادی

خدایا

تو با حضورت به خنده هام هدف دادی ، به گریه هام دلیل دادی ، به زندگیم ، به نفس کشیدنم رنگ دادی

وقتی قلبم تپید تو همه عظمت و بزرگیت رو تو قلب کوچک و خسته ام جا دادی

وقتی دوستام درددلاشون را برام گفتن و من خالصانه رو به درگاهت براشون دعا کردم فهمیدم که غم و غصه های دیگرون بارش سنگین تر از از غصه های خودمه اون وقت تو وجودم شیرینیه به یاد دیگران بودن رو چشیدم

وقتی بهم بخشیدی و ازم گرفتی فهمیدم این معادله زندگیه نه غصه خوردن واسه نداشته هاش نه شاد بودن واسه داشته ها

و وقتی به ازای نداشته ها بهم چیز های دیگه ای دادی اونوقت به بزرگی و مهربونیت بیشتر پی بردم و فهمیدم بیشتر از اون چه که هستی باید مهربون باشی

خدا جونم خیلی دوست دارم خیلی زیاد و به خاطر همه چیز ممنون

خدایا به خاطر سه چیز سپاسگذارم

دادن هایت، ندادن هایت، گرفتن هایت

دادن هایت را نعمت ، ندادن هایت را رحمت ، گرفتن هایت را حکمت


[ جمعه 27 آبان 1390برچسب:آفرینش زیبایی ها, ] [ 20:1 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

 



مشاهده آیه:

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَیثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یكُونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ

قرآن كریم سوره مباركه حدید (57)، آیه 20


 
ترجمه آیه:

بدانید كه زندگى دنیا، در حقیقت، بازى و سرگرمى و آریش و فخر فروشى شما به یكدیگر و فزون جویى در اموال و فرزندان است. « مَثَل آنها » چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رُستنى آن «باران» به شگفتى اندازد، سپس « آن كشت‏ » خشك شود و آن را زرد بینى، آنگاه خاشاك شود. و در آخرت « دنیا پرستان را » عذابى سخت است و « مؤمنان را » از جانب خدا آمرزش و خشنودى است، و زندگانى دنیا جز كالاى فریبنده نیست.
 
شرح تصویر:
فرم هاى هندسى و مردمانى كه درگیر با ین اشكال هستند:
اشاره به كثرت زندگى دنیا و مردمانى كه اسیر و گرفتار ین كثرتند.

تاس:
سمبل بازیگرى و سرگرمى بودن دنیا.

صورت هاى آراسته شده:
سمبل زینت‏ هاى دنیوى.

آپارتمان هاى سر به فلك كشیده:
سمبل تفاخر و تكاثر.
 
نمایش فیلم:
 
شرح فیلم:
تاس:
سمبل بازی و سرگرمی بودن دنیا.

مورچه:
سمبل حرص به دنیا.

عروسك:
سمبل بازی بودن دنیا.

سكه:
سمبل تجمل‏پرستی و تفاخر دنیوی.

ماسك:
سمبل دورویی دنیا.

ساختمانها:
سمبل تجمل‏ پرستی و تفاخر دنیوی.

باد خزانی كه تمام مظاهر دنیا و سرسبزی و تراوت را با خود می‏ برد:
اشاره به ناپیدار بودن و زوال‏ پذیر بودن دنیا كه همچون خشك و زرد شدن محصولات سرسبز كشاورزان است.
 
توضیح:

شاید توضیح و بیان چگونگی و به انجام رسیدن زندگی افراد گوناگون آن هم در شریط مختلف امری محال باشد. اما قرآن كریم در ین یه با بیان مثالی بسیار ساده و در عین حال جامع، مراحل زندگی انسان را به گونه ا‏ی به تصویر می ‏كشد كه بری همه كس و در هر جیی قابل فهم و درك است. دشتی وسیع در اویل فصل بهار به واسطه باران الهی، آب حیات می ‏نوشد و گیاهان گوناگون و متفاوت، از هر روزنه زمین سر به در آورده‏ اند. گرمی آفتاب مشوّق تحرك و رشد و نمو هر چه بیشتر آنهاست. چیزی نمی ‏گذرد كه تمام سطح زمین را پوشیده از گیاهان پرطراوت و رنگارنگ می ‏بینیم و آنچنان حیات و نشاط در ین دشت خودنمیی می ‏كند، كه گویی هر جانداری به امید زندگی ابدی در تلاش است. زندگی ادامه دارد و هر روز ین گیاهان و ریاحین ظریف و نورسته بزرگ و بزرگتر می ‏شوند و به تدریج گل هی زیبا و مفرح كه نشانه باروری و به ثمر نشستن ین گیاهان است، سراسر دشت را فرامی ‏گیرد. اما ین صحنه زیبا چند روزی بیش دوام نمی ‏آورد و آن گلبرگ هی زیبا و رنگارنگ دیری نمی ‏پید كه هر یك به دست قهار باد پییزی از جا كنده و به دست نابودی و فراموشی سپرده می ‏شوند. آن گیاهان شاداب یك به یك پژمرده و هر ذرّه از بقیی آنها به سویی پخش و ناپدید می ‏شود به شكلی كه اگر ناظری بی ‏خبر از روزهی گذشته، گذرش بر ین دشت بیفتد، چنان می ‏اندیشد كه گویی سالهاست غبار مرگ و نیستی بر آن نشسته است. آری، چنین است ماجری زندگی. انسان غافل به موهوماتی فریبنده و جذاب دل می ‏بندد و هر چند صباحی از عمر خود را به نوعی ارزان می ‏فروشد. دوران كودكی را به بازی و دوران نوجوانی را به لهو و سرگرمی می ‏گذراند، چندی نمی ‏گذرد كه زیباپرستی و رفاه‏ طلبی بر او چیره می ‏شود و دوره آخر را با تفاخر به آنچه تا كنون به دست آورده، از مال و ثروت و فرزندان و... سپری می ‏كند كه ناگاه كوس رحلت به صدا درمی ‏ید و بانگ مرگ به او نهیب می ‏زند و آنچنان بساط چند ساله او را كه با صرف سالها عمر به دست آورده برمی ‏چیند و طومار اقبالش را در هم می ‏پیچد كه گویی چنین شخصی اصلاً وجود خارجی نداشته است. ین دنیی فانی بسان همان كشتزاری است كه چند روزی را به صاحبانش روی خوش نشان می ‏دهد و همه را مجذوب زیبیی هی ظاهریش می ‏نمید و آن افراد غافل نیز بری بهره‏ برداری از آن، همه جور برنامه‏ ریزی می ‏كنند و هنگامی كه زمان بهره ‏برداری می ‏رسد ناگاه همه برنامه‏ ها نقش بر آب می ‏شود و ین عروس زیباروی در آغوش داماد دیگری خفتد.

دانلود کن

[ جمعه 27 آبان 1390برچسب:تجلی آیات قرآن به روایت تصویر ( زندگی گیاهان ), ] [ 19:6 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
[ جمعه 27 آبان 1390برچسب:روز رستاخیز, ] [ 18:33 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

درياي سوخته

 

امروزه به اين نتيجه رسيدند كه در قعر درياها و اقيانوسها حرارت زيادي وجود دارد كه به صورت....

امروزه به اين نتيجه رسيدند كه در قعر درياها و اقيانوسها حرارت زيادي وجود دارد كه به صورت آتشفشانهاي زير دريايي هرازگاهي عمل مي‌كنند و تا قبل از نازل شدن قرآن كسي از اين پديده آگاهي نداشت ولي خداوند بزرگ در اين مورد با ما سخن گفته و فرموده:

"و به آن درياي آكنده از آتش"

(سوره طور- آيه 6)

 

مسجور همان گرم يا خيلي داغ است و دانشمندان از طريق تصاويري كه گرفته بودند به اين نتيجه رسيدند و اين دليلي است بر اعجاز قرآن مي‌باشد.
[ پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:درياي سوخته , ] [ 9:25 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

ريشه هاي كوهها

 

دانشمندان به تازگي دريافتند كه هر كوهي بر روي زمين....

دانشمندان به تازگي دريافتند كه هر كوهي بر روي زمين داراي يك ريشه به عمق چند كيلومتر در زير زمين مي‌باشد و تا هنگام نازل شدن قرآن كسي از اين حقيقت علمي آگاه نبود ولي قرآن بدان اشاره كرده مي‌فرمايد:

"و كوهها را مانند ميخهايي آفريديم"

(سوره النبأ-آيه 7)

 

چه كسي پيامبر را از اين موضوع آگاه ساخت؟
[ پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:ريشه هاي كوهها , ] [ 9:23 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

توسعه يافتن جهان

 

"و آسمان را قدرت برافراشيتم و هر آينه ما گسترش دهنده ايم"....

دانشمندان فكر مي‌كردند كه جهان ثابت است و تغيير نمي‌كند ولي معلوم شد كه جهان با سرعت زيادي در حال تغيير است. قرآن كريم به اين حقيقت كه تا قبل از قرن بيستم كسي از آن آگاه نبود اشاره كرده و فرموده:

 

"و آسمان را قدرت برافراشيتم و هر آينه ما گسترش دهنده ايم"

(سوره الذاريات آيه 47)

 

اين خود گواه بر عظمت آفريننده بي‌همتا مي‌باشد و نيز گواه بر راستي قرآن.
[ پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:توسعه يافتن جهان , ] [ 9:21 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

فروريختن جزيره عرب

 

"روز رستاخيز زماني برپاخواهد شد كه سرزمين عرب به همان سرسبزي و پرآبي برگردد."....

 

امروزه دانشمندان بر اين كه جزيره عرب روزي سرسبز و داراي رودهايي بوده تأكيد دارند. بر اساس تصاويري كه خبرگزاري ناسا از جزيره عرب گرفته كه نشان از وجود آثار رودخانه‌ها و درياچه‌هايي است كه از هزاران سال پيش مدفون شده‌اند و اين منطقه به دليل آب و هواي متغيري كه دارد به همان حالت اوليه خود برخواهد گشت همانطور كه پيامبر (ص) فرموده:

"روز رستاخيز زماني برپاخواهد شد كه سرزمين عرب به همان سرسبزي و پرآبي برگردد."

روايت شده از يك مسلمان

به اين موضوع دليل بر راستگويي و صداقت پيامبر ما در اين زمان مي‌باشد.
[ پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:فروريختن جزيره عرب , ] [ 9:18 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

خواننده عزيزم !

 

لطفا درطرح اتمي كه درتصويربالايي وسمت راست مي بيني دقت كن !....

دراين طراحي الهي الكترونهايي را مشاهده مي كني كه با سيستمي جالب به دورهسته ي اتم درگردش هستند و اين نظام حيرت انگيز برخلقت حكيمانه وزيباي خداوند سبحان گواهي مي دهد .

سپس درقسمت بالايي وسمت چپ عكسي از كهكشاني شگفت انگيز درج شده است كه درمركزآن توده اي انبوه ازستارگان كه شبيه به هسته ي اتم هستند به دورهم جمع شده اند و ستارگان دراطراف آن با سيستمي جالب و   برنامه ريزي شده مي گردند .

حال چنانچه اين دو عكس رادرهم تلفيق كنيم عكس پايين به دست مي آيد كه يك تطابق وهماهنگي زيبايي دراين طراحي به چشم مي خورد كه اين مجموعه ازطرح اتم تا طرح كهكشان بهترين شاهد بروحدانيت خالق هستي سبحانه وتعالي مي باشد كه خود مي فرمايد :

" بگو: پروردگارآسمانها وزمين كيست ؟ يگو: الله . بگو: آيا غيرازخدا را اولياي خود گرفته ايد درصورتي كه آنان برسود وزيان خود توانا نيستند؟ بگو: آيا نابينا وبينا يكسان هستند يا تاريكي ها با نورمساوي است ؟ يا آنكه شريكاني براي خداوند قرارداده اند كه آنها هم مانند خداوند چيزي خلق كردند وآفرينش برآنان متشبه گرديده است ؟ بگو: الله خالق همه چيز است واو يكتا وقهار است ."

[ پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:تصویر و آیه, ] [ 9:13 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

خواننده عزيزم !

 

لطفا درطرح اتمي كه درتصويربالايي وسمت راست مي بيني دقت كن !....

دراين طراحي الهي الكترونهايي را مشاهده مي كني كه با سيستمي جالب به دورهسته ي اتم درگردش هستند و اين نظام حيرت انگيز برخلقت حكيمانه وزيباي خداوند سبحان گواهي مي دهد .

سپس درقسمت بالايي وسمت چپ عكسي از كهكشاني شگفت انگيز درج شده است كه درمركزآن توده اي انبوه ازستارگان كه شبيه به هسته ي اتم هستند به دورهم جمع شده اند و ستارگان دراطراف آن با سيستمي جالب و   برنامه ريزي شده مي گردند .

حال چنانچه اين دو عكس رادرهم تلفيق كنيم عكس پايين به دست مي آيد كه يك تطابق وهماهنگي زيبايي دراين طراحي به چشم مي خورد كه اين مجموعه ازطرح اتم تا طرح كهكشان بهترين شاهد بروحدانيت خالق هستي سبحانه وتعالي مي باشد كه خود مي فرمايد :

" بگو: پروردگارآسمانها وزمين كيست ؟ يگو: الله . بگو: آيا غيرازخدا را اولياي خود گرفته ايد درصورتي كه آنان برسود وزيان خود توانا نيستند؟ بگو: آيا نابينا وبينا يكسان هستند يا تاريكي ها با نورمساوي است ؟ يا آنكه شريكاني براي خداوند قرارداده اند كه آنها هم مانند خداوند چيزي خلق كردند وآفرينش برآنان متشبه گرديده است ؟ بگو: الله خالق همه چيز است واو يكتا وقهار است ."
[ پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:تصویر و آیه, ] [ 9:13 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

تلاوت مجلسی سوره ی حشر(۲۲تا۲۴) با صدای زیبای استاد متولی عبدالعال

حتما دانلود کنید.

برای دانلود تلاوت روی لینک زیر کلیک کنید.

دانلود تلاوت

 

تلاوت مجلسی سوره ی زمر(۷۳تاآخر) و غافر (۱تا۳) با صدای زیبای استاد عبدالعال

برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید.

دانلود تلاوت

 

تلاوت مجلسی سوره ی نازعات (۳۶تا۴۱) با صدای زیبای استاد عبدالعال

برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید.

نازعات(36تا41)

 

تلاوت مجلسی سوره های نجم(۳۲تا آخر)وقمر (۱تا۵) با صدای دلنشین استاد سید متولی عبد العال

برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید.

سوره های نجم(32تا آخر)وقمر(1تا5)

 

[ چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:تلاوت مجلسی استاد سید متولی عبدالعال, ] [ 20:43 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

سفري در فضا به دنبال حيات

 

آيا قرن 21 زمان مناسبي براي رويارويي مخلوقات فضايي با ما هست؟ بايد آنچه را كه دانشمندان سعي دارند كشف كنند وآنچه را كه قرآن 14 قرن قبل تاكيدكرده است را موردمطالعه قرار دهيم

يك خبر جديد علمي

استراليا قصد دارد در حيطه فعاليتهاي هفته علوم ملي يك نامه به فضا بفرستد. شبكه استراليايي ABC اعلام كرد كه اين نامه را به سياره "گليس 581d"، شبيه ترين سياره به سياره ما. زمين مي فرستد.

گفته مي شود اين سياره درآوريل/نيسان2007 ميلادي كشف شده است. حجم اين سياره 8برابر زمين است وحدود 20 سال نوري با ما فاصله دارد.

 طرح قضيه فرستادن اين نامه فضايي بااستقبال بي نظيري روبرو شد. تا آن جا تعداد بازديد كنندگان از سايت  Hello From Earth "سلامي از سوي زمين" در دقايق اوليه راه اندازي به بيش از 26 هزار نفر رسيد وباعث شد اين سايت به علت حجم بالا بسته شود.

 

ااين تصوير كهكشان ماست كه بين صد مليارد خورشيد زندگي مي كنيم اين همه اش نيست. اينجا ماده تاريك موجود در فضاوآنجا غبار آُسماني اين طرف فضاهاي خالي سياه. ستارگان طارق (كوبنده)و... . دانشمندان تعداد سياره هاي كهكشان ما را يك ملياد سياره تخمين مي زنند. حال اي انسان بنگر كه در مقابل عظمت پروردگار تبارك وتعالي چقدر كوچك هستي!‌(فما غرّك بربك الكريم).

 ويلسون دي سيلفا. پژوهشگر وسخنگوي اين طرح مي گويد: باوجود اين كه اين نامه با سرعت نور يعني 300هزار كيلومتر در ثانيه حركت خواهد كرد 20 سال طول خواهد كشيد تا به مقصد برسد... يعني اين نامه سال 2029 به مقصد مي رسد.

اين پژوهشگر با اشاره به وجود فرصتي براي دريافت پاسخ نامه زمين اضافه كرد:اين سياره. سياره آب نام دارد ... همه مشتاقيم كه بدانيم سرانجام پاسخ اين نامه چه ميشود. چرا كه اين سياره از بين 358 سياره ايي كه تاكنون خارج از منظومه شمسي كشف شده اند اولين سياره است كه در آن امكان حيات وجود دارد.

 

عزيزان! آيا مي دانيد كه ايالات متحده آمريكا بسياري از اطلاعات مربوط به برنامه جستجوي حيات در هستي را مخفي مي كند؟! شكي نيست كه آنها حقايق زيادي مربوط به اين موضوع در دست دارند اما اجازه انتشار آن را ندارند. قطعا سعي وتلاش آنها در جستجوي حيات خارج از كره زمين واختصاص مليادها دلار بيهوده نبوده و نتيجه بيشتر اين پژوهشها كه بر وجود حياتي كه ممكن است اوليه يا پيشرفته باشد. تاكيد دارد. اينست كه اين حيات خارج از كره زمين وجود دارد و آنها براي كشف آن با يكديگر رقابت مي كنند.

 

دانشمندان گونه هاي ناشناخته ايي از موجودات دريايي را كشف كرده اند كه در اعماق اقيانوس زندگي مي كنند. عجيب اين جاست كه اين موجودات در نزديكي محل هايي زندگي مي كنند كه مملو از گدازه هاي مذاب است . جائيكه آب در آن به نقطه جوش ميرسد و فشار به بالاترين اندازه مي رسد. كه هر موجود عادي را نابود مي كند! در نتيجه وجود حيات در امثال چنين شرايط دشوار وغير منتظره ايي ما را به انديشه وجود حيات در سياره هاي ديگر راهنمايي مي كند. هر چقدر شرايط طبيعي موجود در اين سياره ها سخت ودشوار باشد!

 

هيچ يك از دانشمندان انتظار نداشتكه يك نوع گونه حيات را در يكي از غارهاي صخره هاي آتش فشاني كه مليون ها سال قبل تشكيل شده اند. بيابند. جائي كه نه نور دارد. نه آب ونه هوا... . بلكه هيچ كس توقع نداشت كه موجوداتي در مثل چنين شرايطي وجود داشته باشند. وليكن حقيقت اين است كه دانشمندان گونه هايي پيچيده ايي از حيات را كشف كرده اند كه در داخل اين صخره ها زندگي مي كنند. بر اين اساس چه چيز مي تواند مانع وجود حيات در صخره هاي سياره مريخ باشد؟

 

دانشمندان آثار ساده واوليه ايي از حيات را بر روي شهاب سنگ هايي كه از فضا مي آيند وبه زمين برخورد مي كنند. كشف كرده اند. وبعد از بررسي ها بسيار دريافتنه اند كه زندگي در منطقه خاصي از هستي متمركز نيست بلكه درتمام اجزاي هستي پراكنده است.

يك نظريه جديد در مورد اصل حيات

دانشمندان علم فيزيك فلكي در يكي از نظريه هاي جديد خود مي گويند كه ذرات بين اجرام آسماني و اطراف آن شناورند. و در برخي موارد به يك توده آسماني تبديل مي شوند و به تدريج با تاثير بادهاي خورشيدي حيات در آن راه يافته است تا بعد از آن به شكل ذرات غبار آسماني بر روي زمين قرار گيرد. تيم تحقيقاتي بولندي از گروه متخصصان اين امر طي يك تجربه آزمايشگاهي آشكار كردند كه ممكن است ذرات بيولوژيكي هنگاميكه غبار موجود در فضا با پرتو بزرگي از نور داراي انرژي عظيم بار مي گيرد. تشكيل شوند. با اين وجود ديگر دانشمندان در اين نظريه كه احتمال مي دهد كه حيات همان طور كه ميدانيم از فضاي خارجي راه يافته در فاصله هاي دور به زمين رسيده است. شك دارند.

 

همراه من در اين كهكشان زيبا تامل كنيد. بررسيها نشان مي دهد كه اين كهكشان بالغ بر 100مليارد ستاره دارد! از ميان اين ستاره ها. ملياردها ستاره شبيه خورشيدند ومليون ها ستاره وجود دارند كه اطراف آن ها سياره هايي شبيه سياره هاي منظومه شمسي مي چرخند! حال اگر فرض كينم كه تنها يك ستاره در اين كهكشان داراي حيات است. واگر حساب سرانگشتي از تعداد سياره هايي كه قابليت حيات دارند. داشته باشيم بيش از صد مليارد سياره خواهند شد. به اين عدد دقت كيند. اين رقم دانشمندان را مجبور مي كند كه اعتراف كنند كه خارج از كره زمين حيات وحود دارد.

 

سازمان پژوهشهاي فضائي آمريكا .ناسا. گفت جديدترين بررسيها كشف كرده است كه در زير سطح شكاف هاي غول آساي سياره مريخ اقيانوس آبهاي منجمد وجود دارد. كساني كه از دستور العمل ناسا مطلع هستند مي گويند كه اين كشف ناسا را ملزم مي سازد با يك كشتي مسكوني به همراه دانشمندان بر روي سطح مريخ بفرستد تا براي مدت 20 سال آنجا زندگي كنند.

 

وزن غبارموجود در هستي كه از سياره ها وستاره هاي دور به زمين رسيده. حدود سه هزار تن در هر سال است. گروهي از دانشمندان دانشگاه ياجيلونيان هلند مي گويند: برحسب ديگر نظريات احتمال اينكه صورتهاي اوليه اصل حيات در فضاي خارج شكل گرفته واز آنجا به صورت غبار به زمين رسيده باشد. بيشتر است تا اينكه با برخورد شهاب سنگ يا يك جرم غول پيكر ديگر به كره زمين رسيده باشد.

والان...

عزيزان ملاحظه مي كنيد كه دانشمندان براي كشف حيات خارج از اين كره خاكي. بر يكديگر پيشي مي گيرند واكثر آنها نيز تاكيد دارند كه حيات خارج از كره زمين وجود دارد.لذا در اين باره بحث وجستجو مي كنند به اين اميد كه با موجودات ديگر سياره ها را گرد هم آورند.

ما اينجا نمي توانيم به سادگي از كنار اين خبر بگذريم بدون ينكه به ياد بياورم كه قرآن به وجود حيات خارج از كره زمين اشاره كرده است (في السماء) واينكه قادر است همه مخلوقات را گرد هم آورد. كه مي فرمايد: (وَمِنْ آَيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ) [الشورى: 29]. در اين آيه چند نكته وجود دارد:

1- نكته اول اينكه بر وجود مخلوقات خارج از زمين تاكيد مي كند. همراه من در اين آيه دقت فرمائيد: (وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ) يعني در آسمان و زمين.

2-نكته دوم اينكه اين آيه بر احتمال اجتماع اين مخلوقات فضائي با ما تاكيد دارد. دقت فرمائيد: (وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ) يعني خداوند قادر است همه مخلوقات خارج از سياره مارا باما گرد هم آورد.

3- درآيه: (وَمَا بَثَّ) نكته مهمي وجود دارد. كلمه (بَثَّ) با بياني دقيق انتشار حيات در آسمان ها وبين سياره ها وكهكشان ها تعبير مي كند. با من به اين تسلسل حوادث بنگريد:

در ابتدا (وَمِنْ آَيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) اين همان چيزي است كه دانشمندان به يقين برآن تاكيد مي كنند كه قبل از وجود حيات هستي وجود داشته است.

سپس (وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ) يعني انتشار حيات در آسمان وزمين به شكل "البث" يعني پراكندگي شروع شد يعني فرستادن بذر حيات به سمت زمين وعوالم ديگر . واين دقيقا همان چيزي است كه جديد ترين بررسي هاي آن را بيان مي كنند. اما عزيزان دوست دارم توجه شما را به وخامت اين نظريه هاي غربي كه مغاير نظرات قرآن است جلب كنم همانند پيشرفت غير واقعي و اتفاقي وگزينش طبيعي.... ما معتقديم كه خداوند همان است كه بذر حيات را پاشيد و او همان كسي است كه انسان را از جاك خلق كرد وهمان پروردگار عزوجل هر ذره از ذرات اين هستي را آفريد.

حال سوال ما اين است كه...

آيا اين همان چيزي نيست كه دانشمندان امروز آن را مي گويند و همجنان در جستجوي آن هستند؟ به راستي محمد(ص) اين اطلاعات را كه امروزه دانشمندان تازه در جستجوي آن هستند. آن روز از كجا آورد؟ اين نظريه را از كجا اقتباس كرده بود؟ نظريه ايي كه اكنون دانشمندان قرن21 آنرا مطرح مي سازند؟ بي شك اين تنها وحي صادق خداوندي است.

سوال ديگري كه از آن كساني كه به رسالت پيامبر ما كه درود و سلام خواوند بر اوباد. شك دارند مي پرسيم: چه كسي در قرن 7ميلادي (زمان نزول قرآن) تصور مي كرد كه حيات در فضاي خارجي وجود داشته باشد؟ پيامبر اكرم را به خاطر سخن از مانند اين موضوعات پيچيده هستي. در زماني كه احدي به اين امور توجه نداشت. چه خواندند؟.

به درستي كه خداوند متعال اين قرآن را نزل كردو اين حقايق هستي را در آن به وديعه نهاد تا به عنوان دليلي بر صدق رسالت اسلام در عصر ما باقي بماند... واين وعده الهي در اين آيه استوار باقي بماند كه مي فرمايد: (سَنُرِيهِمْ آَيَاتِنَا فِي الْآَفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ) [فصلت: 53].

-----------

عبد الدائم الكحيل

www.kaheel7.com/fa

 

[ چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:سفري در فضا به دنبال حيات , ] [ 16:13 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

تصاویری جالب که دقت کلمات قرآنی را ثابت می کند: روز خورشید را نمایان می سازد

 

چطور می توان تصور کرد که روز خورشید را نمایان می سازد؟ از بین این تصاویر می توانیم این را ببینیم و دلیل آن وجود یک لایه از روز در جو می باشد.....

در زمان نازل شدن قرآن کسی از وجود این لایه خبری نداشت، این لایه نازک که زمین را دربرگرفته و توسط آن می توان آسمان را آبی و خورشید را درخشانتر و روشنی روز را ببینیم. (این لایه که جزئی از جو زمین را احاطه کرده است) هنگامی که خورشید طلوع می کند این لایه از روز، خورشید را به ما واضح تر و نمایان تر نشان می دهد. این همان خورشیدی است که در بیرون از کره زمین تاریکی از طرف آن را دربرگرفته است.

ولی اگر ما بر کره ماه بایستیم، چه چیزی را خواهیم دید؟

هنگامی که خورشید طلوع می کند، حتی اگر زمان در وسط روز باشد  آن را به صورت یک ستاره کوچک می بینیم چرا که آن لایه نازک احاطه شده در جو زمین، در کره ماه وجود ندارد و به همین دلیل نمی توانیم خورشید را همان طور که در زمین می بینیم در کره ماه یا سایر کوکبهای دیگر بنگریم.

ولی وقتی که به جو زمین نزدیک می شویم آن لایه را می بینیم که با طلوع خورشید ظاهر می شود. هر چه خورشید بالاتر بیاید، این لایه، خورشید را نمایان تر و واضح تر و روشن تر نشان می دهد و علت آن وجود ذراتی معلق در جو زمین می باشد که اشعه خورشید را منعکس کرده و باعث می شود که ما خورشید را به این زیبایی که هست ببینیم.


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:تصاویری جالب که دقت کلمات قرآنی را ثابت می کند:, ] [ 16:8 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

اعجازي در حال وقوع از قرآن كريم كه از صعود انسان به آسمان به وسيله نردبان فضايي سخن مي گويد !

 

" و اگرما دربي از آسمان بر آنان مي گشوديم تا پيوسته در آسمان بالا روند ، باز مي گفتند : همانا چشمان ما بسته شده است ؛ بلكه ما گروهي جادو شده ايم....

خواننده عزيز !

آيا تا به حال با خود انديشيده اي كه روزي فرارسد كه بتواني روي نردبان فضايي به سمت بالا صعود كني و به آساني در خارج از زمين از آن خارج شوي ؟!

قرآن كريم اشارات متعددي در مورد مسائل مربوط به جهان هستي دارد كه در زمان نزول اين كتاب مقدس احدي تصور آن را نمي كرد و از جمله اين اشارات ظريف مي توان به صعود به آسمان اشاره كرد .

خداوند سبحان در قرآن كريم ودر اين مورد مي فرمايد :

" و اگرما دربي از آسمان بر آنان مي گشوديم تا پيوسته در آسمان بالا روند ، باز مي گفتند : همانا چشمان ما بسته شده است ؛ بلكه ما گروهي جادو شده ايم ." ( سوره حجر آيات15 - 14)

در حقيقت اين آيه كريمه برامكان صعود بشر به سوي آسمان تاكيد دارد واين حالت صعود تا جايي ادامه دارد كه در آن منطقه چشمها قادر به ديدن چيزي نيست و خواب و رؤيا از بين نمي رود والبته درعصر فضا اين حالت به طور عملي به وقوع پيوست و انسان به خارج از اتمسفر راه يافت و تاريكي محض را مشاهده كرد ؛ يعني همان ظلماتي كه زمين را احاطه كرده است و به اين ترتيب مشخص شد كه روز فقط لايه بسيار كوچكي را در برگرفته است .

ولي آيه ديگري نيز داريم كه به تكنولوژي صعود به آسمان و امكان اين كار از طريق نردبان فضايي اشاره مي كند :

" و چنانچه دوري كردن آنها ( از اسلام و قرآن ) بر تو سخت است ، پس اگر مي تواني گذرگاهي در زير زمين يا نردباني در آسمان بنا كن تا نشانه اي براي آنها بياوري و اگر خداوند مي خواست همه را برطريق هدايت جمع مي كرد ؛ پس از جاهلان مباش ."( سوره انعام يه 35 )

در اين آيه (سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ) به معني نردباني در آسمان اشاره اي است به امكان صعود به آسمان از طريق نردبان !

نكته عجيبي كه نظرم را به خود جلب كرد مقاله اي بود كه با عنوان ( نردباني به سوي آسمان )       stairway to heaven"  " به چاپ رسيده بود و دراين مقاله پژوهشگران تاكيد كرده اند كه صعود به سمت آسمان از طريق نردبان كاري علمي و امكان پذير است و رويداد غير ممكن و عجيبي نيست!
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:اعجازي در حال وقوع از قرآن كريم, ] [ 16:4 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

دود آسماني

 

دانشمندان خبرگزاري ناسا ثابت كردند كه آسمان از غباري دود مانند تشكيل شده است! آنها كمي از اين غبار را تهيه و آزمايش كردند و به اين نتيجه رسيدند كه اين غبار نوعي دود است كه به آغاز خلقت آسمان برمي‌گردد و به همين دليل آن را دود يا smoke ناميدند و جالب اينجاست كه 14 قرن پيش، قرآن درباره اين موضوع فرموده:

"پس به آسمان پرداخت و آن دودي بود"

(سوره فصلت آيه 11)

پاك و منزه باد پروردگار را.
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:دود آسمانی,باز شدن آسمان, ] [ 15:59 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

جايگاه ستارگان

 

"آيا كساني كه كافر شدند نديدند كه آسمان و زمين بسته بودند پس آنها را بازگشاديم"....

دانشمندان مي‌گويند جايگاه ستارگان از ميليونها سال به همان حالت باقي مانده است اما جايگاه حقيقي را ما نمي‌توانيم درك كنيم براي اينكه نور پردازش شده از اين ستاره‌ها به ميليونها سال وقت نياز دارد تا به ما برسد همانا تنها خداوند است كه جايگاه واقعي ستارگان را مي‌داند.

به همين دليل به آنها سوگند ياد كرده مي‌‌فرمايد:

"پس سوگند به جايگاه ستارگان"

(سوره الواقعه- آيه 75)

 

چه كسي پيامبر را از اين حقيقت آسماني آگاه ساخت؟!
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:اعجاز هستی ,جايگاه ستارگان , ] [ 15:56 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید!

لینک دانلود مستقیم
                                                                                                                                 
لینک دانلود غیر مستقیم


با تشکر از آقا احسان که این سخنرانی را برای ما ارسال کردند.

 
 . انقلاب ایران مقدمه انقلاب جهانی حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه
 2. بشارت تولد روح الله در روایت
 3. میلاد حضرت رسول و راز فرو ریختن چهارده کنگره کاخ کسرا
 4. گمنام نگه داشتن ولی فقیه ایران تجربه ی بعد از امام
 5. دلهای رزمندگان حزب الله ـ نقش ولایت در پیروزی لبنان
 6. گفتار آیت الله بهجت درباره جنگ حزب الله - یاران سید حسن نصرالله فدائیان امام زمان و نائب او 
 7. پادشاه اردن هلال شیعی، سفیانی و فتنه های بزرگ آخر الزمان
 8. ظلم های سربازان آمریکا در خانه های اهل عراق
 9. تلاش ناکام فتنه گران ایران به تبدیل شدن ایران به عراق و افغانستان
 10. جهان  لبریز از ظلم و تشنه عدالت
 11. حادثه یازده ستامبر و احساس نیاز مردم امریکا به داشتن پدری که در حوادث به او پناه ببرند مثل ایران
 12. ولی الله اعظم کهف الوری و پناهگاه جان مردمان
 13. نیاز به ولی خدا در همه ملت های جهان
 14. ملاقات کوفی عنان و رهبر بزرگوار خامنه ای
 15. همایش ضد انقلاب و دفاع از ولایت ناب و سکوت شنوندگان
 16. علائم ظهور
 17. نشاختن جوانان و کم کاری صدا و سیما در آشنایی دلها با این حقیقت عیان
 18. عصر عاشورا و دلداری حضرت زینب کبری به وجود نسلی که زمینه ساز حکومت مهدی اند در جهان

[ سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:, ] [ 20:36 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

چرا در دین اسلام رابطه دختر و پسر ممنوع است؟ اگر ممنوع است، چرا این حس در ما گذاشته شده است؟

انسان، به ویژه جوان ونوجوان، به ارتباط اجتماعى نیازمند است؛ زیرا آدمى موجود اجتماعى است و ارتباط با دیگران پاسخ آن نیاز درونى به شمار مى‏آید. انتخاب همسالان و همکلاسى‏ها، مى‏تواند نشان دهنده درایت و تعقل فرد باشد و زمینه رشد فکرى و اجتماعى و علمى‏اش را فراهم آورد؛ به عبارت دیگر، ما از طریق ارتباط با دیگران و انتخاب دوست که به شکل‏گیرى شخصیت انسان مى‏انجامد، یکى از نیازهاى مهم زندگى خودرا برآورده مى‏سازیم.
البته آنچه باید بیش از لزوم داشتن ارتباط با دیگران مورد توجه و حساسیت معقول قرار گیرد، میزان و چگونگى ارتباط با همسالان و همکلاسى‏ها و در نهایت انتخاب دوست است.
داشتن روابط ضرورت دارد؛ ولى چگونگى آن از اهمیت بیش‏ترى برخوردار است به گونه‏اى که وقتى نحوه ارتباط به اصل مسأله آسیب رساند، براى حفظ امور مهم‏تر و حیاتى‏تر، باید از ارتباط چشم پوشید. خردمند کسى نیست که بتواند بین خیر و شرّ، خیر را تشخیص دهد و انتخاب کند بلکه خردمند کسى است که بین دو شرّ، آنچه شرش کم‏تر است برگزیند. پس باید در ارتباط با همکلاسى‏ها، به ویژه انتخاب دوست واستحکام بخشیدن به روابط دوستانه، دقت واهتمام جدى داشت. از فرد تحصیل کرده‏اى چون شما انتظار مى‏رود با اندیشه صحیح خود، دیگران رابه هدایت و پاکى دعوت کنید و از کانال دوستى بردیگران تأثیر گذار باشید نه آن که از دیگران تأثیر پذیرید.
ارتباط با جنس مخالف موضوعى مهم و حساس است. ، اگر خطرها و زیان‏هاى ارتباط، اصل مسأله رابطه با دیگران را مخدوش سازد - از محدوده مجاز و صحیح ارتباط خارج شود و ارزش‏هاى اخلاقى را زیر پا گذارد - باید جداً از آن پرهیز کرد؛ زیرا شرایط و فضا و نیز محتواى این رابطه‏ها با موازین و آداب اخلاقى و مذهبى سازگار نیست و در اکثر قریب به اتفاق موارد به انتقال پیام‏هاى احساسى، عاطفى، جنسى و... که ریشه شیطانى دارد، مى‏انجامد. بنابراین، معیار داورى درباره روابط افراد، به ویژه جنس مخالف، توجه به مقررات وموازین عقلى و شرعى ارتباط است.
باید در ارتباط با جنس مخالف دست کم به دو نکته اساسى توجه کافى شود:
1. رعایت حیاو عفاف که فراتر از پوشش و حجاب است.
2. تکبر ورزى دخترانه.
اگر صمیمیت، رفاقت، محبت و مهرورزى... بنیاد ارتباط با جنس مخالف باشد، این رابطه آسیب‏پذیر و چراگاه شیطان است. پس دختر در ارتباط با جنس مخالف باید متکبرانه برخورد کند تا از آفت‏هاى ارتباط که هر لحظه ممکن است خرمن عفت و پاکى‏اش را به خطر اندازد، مصون ماند. هر چند اصل بر عدم ارتباط با جنس مخالف است زیرا خداوند متعال، در سوره‏هاى مائده و نساء، مردان و زنان را از ارتباط پنهانى بایکدیگر باز داشته است. امیر مؤمنان على (ع) نیز به خاطر شدت پرهیزگارى از سلام کردن به زنان اجتناب مى‏ورزید. بى تردید ما از على(ع) زاهدتر و با معنویت‏تر و مطمئن‏تر نیستیم. وقتى آن حضرت چنین احتیاط مى‏کند، وظیفه ما روشن و بى‏نیاز از توضیح است. پس، ضمن تأکید مجدد بر حفظ حرمت انسانى، شما را به رعایت مقررات دینى و اخلاقى در ارتباطها، به ویژه رابطه با جنس مخالف، توصیه مى‏کنیم. مبادا با نگاهى آلوده و کلامى خلاف موازین شرعى، سرمایه انسانى و عفاف و حیا و کرامت انسانى خود را به خطر اندازید.
هم چنان که گفتیم منکر این نیستیم که یکی از نیازهای طبیعی انسان وقتی که به سن نوجوانی و بلوغ می رسد، ازدواج و رابطه با جنس مخالف است. اصل وجود این نیاز و احساس طبیعی، در همه انسان ها نهاده شده تا پسر و دختر انگیزه لازم را برای تشکیل زندگی مشترک داشته باشند شدت این انگیزه به حدی است که آنها را از خانواده خود جدا می کند و آماده می کند تا با وجود همه مشکلات و سختی ها، در کنار هم باشند و سبب آرامش روح و روان یکدیگر گردند.
خداوند در سوره روم آیه 21 نیز به این پدیده اشاره کرده است و آن را یکی از نشانه های رحمت خود می داند.بنا بر این اصل رابطه دختر و پسر ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را روش مند و نظام مند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی، بخواهد به طور کامل ارضا شود و انسان را دچار مشکلی نکند باید تحت ضابطه، نظم و شرایط خاص خود باشد. افراط و تفریط و پیروی نکردن از توصیه های عقل و شروع، نه تنها در مسیر ارضای این نیاز، مانع ایجاد می کند، بلکه تأثیرات مخربی در دیگر زمینه های زندگی انسان ایجاد می کند.
سوال کرده اید اگر ممنوع است چرا در ما گذاشته شده است؟ خیلی چیزها در ما گذاشته شده است ولی ما باید به کمک عقل استفاده صحیه و معتدل از آن را یاد بگیریم مثلا در ما قوه خشم و غضب هم گذاشته شده است آیا باید با همه با عصبانیت و خشم رفتار کنیم یا باید عصبانیت و خشم در جای خود استفاده کنیم.
یا ما قدرت بر دیدن وشنیدن داریم آیا مجازیم هر چه را هر چند به ضر ما باشد ببینیم و بشنویم قطعا پاسخ شما منفی خواهد بود.
در مورد ارتباط دختر و پسر نیز این احساس در ما وجود دارد و غیر قابل انکار است ولی باید با این احساس عا قلانه برخورد کرد واز افراط و تفریط یاید اجتناب کرد.

[ سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:چرا در دین اسلام رابطه دختر و پسر ممنوع است؟, ] [ 8:49 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

در ارتباط با رابطه و پيوند دو جنس مخالف به طور كلي سه ديدگاه مطرح است:
1.  
ديدگاه افراطي: در اين نگرش هر گونه ارتباطي با جنس مخالف آزاد و بدون مانع است. (رويكرد ليبراليستي)
به بيان ديگر هيچ گونه حد و مرزي براي اين پيوندها وجود ندارد و آزادي مطلق بر آن‏ها حاكم است.
فرويد و پيروان وي مدعي هستند. اخلاق جنسي کهن بر اساس محدوديت و ممنوعيت است و آنچه ناراحتي بر سر بشر آمده است از ممنوعيت‏ها و محروميت‏ها و ترس‏ها و وحشت‏هاي ناشي از اين ممنوعيت‏ها که در ضمير باطن بشر جايگزين گشته، آمده است. برتراند راسل نيز در اخلاق نويني که پيشنهاد مي‏کند، همين مطلب را اساس قرار مي‏دهد.
راسل در کتاب«جهاني که من مي‏شناسم» مي‏گويد: «اگر از انجام عملي [رفتار جنسي] زياني متوجه ديگران نشود، دليلي نداريم که ارتکاب آن را محکوم کنيم» (جهاني که من مي‏شناسم، ص 68)


2.  
ديدگاه تفريطي: بر پايه اين رويكرد، هر گونه ارتباط و پيوند با جنس مخالف مردود و مورد نكوهش مي‏باشد.
اين ديدگاه درست در مقابل ديدگاه افراطي است.
برترانت راسل، فيلسوف اجتماعي مشهور معاصر مي‏گويد: «عوامل و عقايد مخالف جنسيت در اعصار خيلي قديم وجود داشته و به خصوص در هر جا که مسيحيت و دين بودا پيروز شد عقيده مزبور نيز تفوّق يافت». وستر مارک مثال‏هاي زيادي از اين فکر عجيب مبني بر اين که «چيز ناپاک و تباهي در روابط جنسي وجود دارد» ذکر مي‏کند.
در آن نقاط دنيا نيز که دور از تأثير مذهب بودا و مسيح بوده است اديان و راهباني بوده‏اند که طرفداري از تجرد مي‏کرده‏اند، مانند اسنيت‏ها در ميان يهوديان ... و بدين طريق يک نهضت عمومي رياضت در دنياي قديم ايجاد شد.» (کتاب زناشويي و اخلاق، ص 26 و 25)
راسل در جاي ديگر مي‏گويد: پدران کليسا از ازدواج به زشت‏ترين صورت ياد کرده‏اند. هدف رياضت اين بوده که مردان را متقي سازد، بنابر اين ازدواج که عمل پستي شمده مي‏شد بايستي منعدم شود. «با تبر بکارت درخت زناشويي را فرو اندازيد» اين عقيده راسخ سن ژروم درباره هدف تقدس است. (همان، ص 30)


3. 
ديدگاه اعتدالي: بر اساس اين ديدگاه نه آزادي مطلق و رها پذيرفته شده است و نه محدوديت و منع هر گونه رابطه، بلكه ارتباط بين دو جنس مخالف در يك چهارچوب [Context] مشخص تعريف شده است.
ديدگاه اسلام ناظر به نگرش سوم (اعتدالي) است. 


پيامدهاي روابط دختر و پسر پيش از ازدواج

از دو منظر روانشناسانه [
Psychologycal] و جامعه شناسانه [Sociologycal] مي‏توان به اين امر پرداخت.
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفت‏ها و آسيب‏هاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيب‏ها اشاره مي‏شود:

1.
 
فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا مي‏شود اين گونه روابط و دوستي‏ها به انگيزه ازدواج شكل مي‏گيرد، ولي با كمي دقّت فهميده مي‏شود، روح حاكم بر اين گونه دوستي‏ها، عشق‏ورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام مي‏فرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميم‏گيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستي‏هاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور مي‏سازد و اجازه نمي‏دهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخاب‏ها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي‏گيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقع‏بينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي‏سازد.


2.
  
ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نمي‏كند بلكه بر مشكلات آنان مي‏افزايد. 
اين گونه دوستي‏ها  و روابط اگر به ازدواج بي‏انجامد پس از مدتي از شكل‏گيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود مي‏گويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواج‏ها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي مي‏گردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوج‏هايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي مي‏كنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديده‏اي رو به رو است و منجر به طلاق مي‏شود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي  كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشته‏اند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزه‏اي براي حل درگيري‏ها و حمايت از مهارت‏هاي خود ندارند. وي افزود: به نظر مي‏رسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبوده‏اند، سرد و منجرّ به طلاق مي‏شود. وي در پايان گفت: مي‏توانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نمي‏شود [روزنامه جمهوري اسلامي – ش 6571- 29/11/1380 – ص 5] 

3.
 
افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث مي‏شود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقات‏هاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگ‏ترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دل‏مشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد مي‏آيد بزرگ‏ترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاه‏ها توصيه مي‏كنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.


4.
 
عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستي‏ها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل مي‏گيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نمي‏شود. عشق حقيقي و پاك با هوس‏هاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مي‏نهد. جاذبه و دل ربايي‏ها مربوط به روزها و ماه‏هاي اول دوستي است. ولي ديري نمي‏پايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي  انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث مي‏شود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعه‏اي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچ‏گونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبي‏ها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانواده‏اي سالم، به فعليت مي‏رسد.

5.
  
اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستي‏هاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستي‏ها وجود دارد، اين گونه دوستي‏ها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت مي‏گيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهره‏ها و اضطراب‏هايي که گاهي لطمه‏هاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيب‏هاي اين گونه روابط است.


6.
 
محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكي‏ها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زده‏اند و اين امر باعث مي‏شود كه آن‏ها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. در پايان به چند پرسش اساسي اشاره مي‏شود:
1.       
به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگي‏هايي دارد؟
2.       
آيا روابطي كه بر پايه هوسراني‏ها و سرگرمي‏هاي زودگذر است، مي‏تواند روابطي پايا و پويا باشد؟
3.       
آيا هر انساني با هر صفت و ويژگي شايسته ارتباط و دوستي است؟
4.       
آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز کند.


[ سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:رابطه دختر و پسر , ] [ 8:40 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

ارتباط دختر و پسر به قصد ازدواج

ارتباط دختر و پسر به قصد شناخت یكدیگر و به نیت ازدواج یا ...

وعده ازدواج و بهانه شناخت خصوصیات رفتاری از مهمترین عواملی است كه ارتباط بین دخترها و پسرها را در جامعه ما توجیه می كند. بخصوص دخترها كه معمولاً با وعده ازدواج تن به دوستی می دهند.

اما جوان امروز در ارتباط با جنس مخالف خود به دنبال چیست؟ ازدواج، عاطفه، محبت، وقت كشی، عشق یا ...؟

روان شناسان معتقدند، میل و كشش به جنس مخالف از نظر فیزیولوژی یك نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنان می گویند در تمام فرهنگها و كشورها ، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می كنند. اما مرز این كشش در هر فرهنگی تعریف شده است، برای مثال در جوامع غربی و سایر جوامع غیر مسلمان ارتباط میان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده و هر شكلی از این ارتباط مورد پذیرش جامعه و فرهنگ آن است. اما در كشورهای مسلمان و برخی فرهنگها این ارتباط محدود است و در مواردی به فضای سیاسی و اجتماعی جامعه بستگی دارد اما

رابطه دخترها و پسرها در جامعه ی ما چگونه است؟

در گذشته های نه چندان دور ارتباط بین پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود. سن ازدواج پایین بود ارتباطات به شكل وسیع نبود، از این رو كنترل بیشتری بر جوانان صورت می گرفت، اما واقعیت این است كه بسیاری از جوانان امروز در ارتباط های خود به ازدواج فكر نمی كنند، به اعتقاد جامعه شناسان در جامعه امروز وجود مسایل اقتصادی، نگاه دوگانه جامعه مدرن و سنتی، فراگیری اطلاعات و دانش و پدیده جهانی شدن كه مبتنی بر ارزشهای دینی نیست،  احساس دو گانه ای را در این نسل پدیدار كرده است.

یك صاحبنظر در این باره می گوید: غرایز احساسی عاطفی و اخلاقی جوان برگرفته از فضیلت های نهفته در ذات اوست كه با نكات متعالی و دستورات حیات بخش اسلامی می تواند مورد سنجش عمیق قرار گیرد. آنچه كه جوان متهور و متحول امروز ایران طلب می كند، مسلماً آشفتگی ها و نابسامانی های غربی نیست. وظیفه ی والدین ، مربیان و مسئولان است كه  در زمینه مسائل جوانان به خصوص ارتباط دختر و پسر، روح، فكر و اخلاق اجتماعی آنان را مدنظر قرار دهند و بر این محور كه بسیار حساس و پیچیده است، برایشان تعیین تكلیف كنند. اگر فرهنگ ازدواج صحیح را به جوان آموزش ندهیم، غرایز جوانی او ممكن است رشته اخلاق را گسسته و او را به بیراهه بكشد.

اما آیا ارتباط بین دو جنس همیشه به پیوندهای عاطفی و صمیمانه منجر می شود؟ آیا این نوع ارتباط نمی تواند به زمینه های علمی، فرهنگی  و ... محدود باشد؟ یك صاحبنظر در این باره می گوید:

«از آنجا كه در جامعه ما نگاه دوگانه ای نسبت به این مسئله وجود دارد، نتوانسته ایم به تعریف قابل قبولی در این باره برسیم به همین دلیل نوع نگاه به دو جنس مخالفی كه كنار یكدیگر قرار می گیرند، عمدتاً با سوء ظن و سوء نیت همراه است و به معنای ناخوشایند موضوع یعنی دوست دختر و پسر تعبیر می شود. در حالی كه می توان به جوانها آموزش داد كه مباحثه و مكالمه با یك غیر همجنس در صورتی كه بر محوری صحیح انجام گیرد، شاید حتی مزیت اخلاقی و اجتماعی و شخصیتی برای او و جامعه در برداشته باشد.»

ارتباط دختر و پسر به قصد شناخت یكدیگر و به نیت ازدواج یا ...

چرا ارتباط ناسالم

برخی كارشناسان تربیتی تحلیل اینگونه رفتارها و تفكرات را به اِعمال محدودیت های غیر منطقی به جوانان نسبت می دهند و می گویند كه وقتی جوان عرصه را بر خود تنگ ببیند و نتواند خود را از نظر عاطفی و اخلاقی با محیط تطبیق دهد و مربیان، معلمان و برنامه ریزان نهادهای آموزشی و تربیتی نیز نتوانند به احساسات و تمایلات منطقی و احساسی او پاسخ دهند، جوان سرخورده به اجتماع پناه می برد و سعی می كند چیزهایی را كه طی سالهای زندگی از او دریغ شده است به هر ترتیب ممكن حتی با هنجارشكنی به دست آورد.

عده ای نیز تنگناهای اقتصادی ، گسترش ارتباطات، فردگرایی و بی تفاوتی به ارزش ها را دلیل این گونه رفتارهای اجتماعی می دانند و معتقدند این دلایل موجب شده بسیاری از جوانان امروزی نسبت به ازدواج دید مثبتی نداشته باشند و به نوعی از زیر مسئولیت تشكیل خانواده شانه خالی كنند. یك روان شناس در این باره می گوید:

«متأسفانه مشكلات مالی و تصویب قوانینی كه به نوعی حقوق زنان را در جامعه تضمین می كند از عواملی است كه موجب شده پسران زیر بار ازدواج نروند. از سوی دیگر بسیاری از جوانان در این زمانه ترجیح می دهند خوش باشند. از این رو به ازدواج با نگاه منفی می نگرند اما از آنجا كه زن و مرد هر دو به هم نیازمندند و رفع نیازهای عاطفی و احساسی آنان در حال حاضر از طریق ازدواج به سختی امكان پذیر است، متأسفانه شاهد گسترش ارتباطات از نوع ناسالم هستیم.»

این روان شناس دلیل این گونه نگرش نسل جدید به ارزشها را بی توجهی مسئولان به نیازهای جوانان می داند و می گوید:

«از آنجا كه در موقع بحران نتوانستیم مسائل روز را به موقع هنجاریابی كنیم اغلب جوانان امروزی این حق را برای خود قائل شده اند كه به سوی رفتارهای فرد گرایانه گرایش یابند و هنجارهای اجتماعی را نادیده بگیرند.»

وی سوء رفتارها، اضمحلال اخلاقی، رواج بی بندوباری، پریشانی و بی ثباتی احساس و عواطف را از عواقب بی حد و حصر ارتباط جنس ها نام می برد و می گوید:

«اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود دیگر چیزی به نام هسته یا كانون خانواده شكل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا می رود، جنس ها نسبت به هم بی اعتماد و بی تفاوت می شوند و در نهایت خانواده ای شكل نمی گیرد و به این ترتیب شاهد گسترش بسیاری از مسایل رفتاری، ناهنجاری های اخلاقی و حتی بهداشتی در جامعه خواهیم بود. اینجاست كه نقش كارشناسان علوم دینی و تربیتی در هنجاریابی و جایگزینی هنجارهای متعادل و مرام تربیتی صحیح و متعالی كه مورد پذیرش خانواده، فرد و نهادهای اجتماعی باشد روز به روز آشكارتر می شود.

ارتباط دختر و پسر به قصد شناخت یكدیگر و به نیت ازدواج یا ...

دیدگاه اسلام

به طور طبیعی زن و مرد به عنوان دو پیكره جامعه انسانی به زندگی مشترك با یكدیگر نیازمندند . در شرع نیز به پیوند میان این دو سفارش بسیار شده است، از این رو اخلاقی ترین، معنوی ترین و انسانی ترین جلوه پیوند زن و مرد در ازدواج تجلی پیدا می كند و هر نوع رابطه (جنسی) كه خارج از قانون ازدواج باشد، مشكلات متعددی را از لحاظ اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی به بار می آورد.

در جوامع غربی كه پایه های اخلاق دینی و مذهبی سست و ضعیف است، رابطه زن و مرد از چارچوب قوانین و هنجارهای موجود تجاوز می كند . به طوری كه ارتباط آزاد دختران و پسران به شكل طبیعی و غریزی جریان دارد و از اینجاست كه ریشه های فساد اخلاقی شكل می گیرد و بنیاد اجتماعات بشری را متزلزل می كند.

اسلام چه حد و مرزی برای ارتباط بین زن و مرد قائل است؟

خداوند در قرآن می فرماید: زنان پلید برای مردان پلیدند و مردان پلید برای زنان پلید و زنان پاك برای مردان پاك هستند و مردان پاك برای زنان پاك . اینان از آنچه درباره ی ایشان می گویند بركنارند ، برای آنان آمرزش و روزی نیكو خواهد بود. ( نور / 26)

از دیدگاه اسلام ارتباط دوستانه و صمیمی میان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعایت موازین اسلامی و حفظ حجاب ظاهری و درونی در عرصه های علمی و مشاركت های اجتماعی قابل قبول است. اما خارج از این چارچوب برای ایجاد ارتباط ، اسلام ازدواج موقت یا دائم را توصیه می كند. از این رو در اسلام رابطه دوستی بین دختر و پسر معنا ندارد. اما به شرط رعایت ضوابط اسلامی منعی برای این ارتباط نیست و چه بسا اینگونه ارتباطات زمینه ساز دوستی های فكری ، معنوی و عقلی هم بشود.

اما وقتی جوانان تن به ازدواج دائم نمی دهند و جامعه قدرت پذیرش ازدواج موقت ، بخصوص در مورد دختران را ندارد، برای پاسخ به نیاز جوانان و سر و سامان دادن به رابطه دختر و پسران چه باید كرد؟

خداوند در این باره می فرماید : به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاكدامنی ورزند كه این برای آنها پاكیزه تر است ، زیرا خدا به آنچه می كنند آگاه است و به زنان با ایمان بگو كه دیدگان خود را از هر نامحرمی فرو بندند و پاكدامنی ورزند و زیورهای خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه از آن پیداست.... ( نور / 30 و 31 )

و در ادامه می فرماید : كسانی كه وسیله ی زناشویی نمی یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بی نیاز گرداند... ( نور 33 )

اساس هر نظمی در جهان به نظم در رابطه دو جنس مخالف بر می گردد. اگر این نظم برقرار نشود جامعه به سوی انحطاط می رود. مشكل این است كه ما در بسیاری از موارد بخصوص در مورد مسائل اقتصادی از غرب الگو گرفته ایم كه این مورد موجب بسیاری از ناكامی های اقتصادی و فاصله طبقاتی و فقر در جامعه شده است، در حالی كه اگر موازین الهی و اسلامی در جامعه پیاده شود، شاهد این بحرانها نیستیم. یك جوان وقتی عدالت اسلام را ببیند، خودش می خواهد روابط آزاد نداشته باشد و این قید را با طیب خاطر می پسندد. این یك اصل رهایی بخش است كه نباید با جنس مخالف ، ناسالم برخورد كنیم. در عین حال جامعه نیز باید بسترسازی كند تا شرایط ازدواج دائم فراهم شود. اما در یك كلام برای حل بحران های اجتماعی ، راهی جز بازگشت به مبانی سنتی و سنت های اصیل دینی نداریم.

[ سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:ارتباط دختر و پسر به قصد ازدواج, ] [ 8:38 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

پروردگارا ! من به هر خیری که سویم بفرستی سخت نیازمندم.

ما هنوز نتوانسته ایم الگوی کاملی از روابط مطلوب دختر و پسر ارائه دهیم و با توجه به ضرورتها قرآن را می گشاییم و دلهای خویش را در آبشخور کوثر آن شستشو می دهیم . باشد که از نورش بهره گیریم و به پاسخ مطلوب برسیم . در قرآن کریم ، در سوره های قصص ، احزاب ،یوسف ، مریم ، در این رابطه این گونه سخن به میان آمده است .

بررسی ارتباط کلامی زن و مرد از دیدگاه قرآن

در قرآن ، مسئله ارتباط دو جنس در ابعاد گوناگون و در گستره بسیار وسیعی مورد بررسی قرار گرفته است و شامل گفت و گوی دو جنس ، نظر و نگاه ، دست دادن و مصافحه کردن ، مساعدت . کمک کردن ،تنهایی و خلوت گزینی و دیگر انواع ارتباط می شود . ما در آیات 22 به بعد سورۀ قصص ، با جوانی پر شور روبرو هستیم ، جوانی که به خاطر مبارزه با نظام فاسد ، از دیار خویش می گریزد و به شهر مدین پناه می برد . در مدین کنار چاه آب ، نگاهش در میان چوپانان که برای آب دادن گوسفندانشان آمده اند ، به دو دختر جوان می افتد . با طرح یک سوال سر از کارشان در می آورد : ” چه می کنید ؟ کارتان چیست ؟ ” . آنان در پاسخ می گویند : ” ما به گوسفندان آب نمی دهیم تا آنکه چوپانان آب بردارند و سرچاه را خلوت کنند ” . در ذهن جوان ، سؤال دیگری جوانه می زند و می پرسد : ” مگر شما کسی را ندارید که در کارها کمکتان کند ؟ ” ذهن زیرک دختران جوان ، منظور جوان را به خوبی در می یابد و در ادامه می گویند : ” پدر ما پیری سالخورده است ”.


ادامه مطلب
[ سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:حریم روابط دختر و پسر از نگاه قرآن , ] [ 8:26 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

چگونگي روابط دختر و پسر از ديدگاه قرآن و روايات

 

در ادامه مقالات در زمينه چگونگي روابط دختر و پسر از ديدگاه قرآن و روايات به اينجا رسيديم که در ايجاد و شکل گيري رابطه اي نا درست مجموعه عواملي موثر است که مي توان از ميان آنها به نگاه نا مناسب و خود آرايي اشاره کرد . در اين مقاله سعي داريم ديگر زمينه هاي ايجاد ارتباطي نا متعادل را بررسي کنيم و راهکارهايي را براي پيشگيري از آن براي شما بازگو کنيم.

1- طنازي در سخن: يعني زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازك و لطيف كنند، تا دل او را دچار ريبه و خيال هاي شيطاني نموده شهوتش را برانگيزانند و در نتيجه آن مردي كه در دل بيمار است به طمع بيفتد . منظور از بيماري دل نداشتن نيروي ايمان است، آن نيرويي كه آدمي را از ميل به سوي شهوات باز مي دارد. (1) قرآن كريم براي جلوگيري از روابط ناسالم ميان زنان و مردان مي فرمايد: "نازك و نرم با مردان سخن مگوئيد مبادا آنكه دلش بيمار است به طمع افتد بلكه درست و نيكو سخن بگوييد."(احزاب. 32) تاثير كلام به قدري است كه مولاي متقيان از سلام كردن به زنان جوان خودداري مي كند و مي فرمايد: "مي ترسم از اين كه صداي آنها مرا خوش آيد و از اجرم كاسته شود."(2)

سخن معمولي و مستقيم بگوييد، سخني كه شرع و عرف اسلامي (نه هر عرفي) آن را بپسندد و آن سخني است كه تنها مدلول خود را برساند، نه اينكه كرشمه و ناز را بر آن اضافه كنيد

2- تأخير در ازدواج: زن و مرد، مكمل نيازهاي روحي و رواني يكديگرند و هر يك بدون ديگري احساس فقر و نياز مي نمايد. زن به دنبال تقديس از جانب مرد و در آرزوي اين است كه تنها ملكه كاخ عشق و محبتش باشد. (3) و به قول ويل دورانت: زن فقط وقتي زنده است كه معشوق باشد و توجه كردن به او مايه حيات اوست. (4) و مرد نيازمند كسي است كه قلبش براي او بتپد و با گرمي نگاه و كلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملايمات زندگي اميد بخشد و خلاصه اينكه "هر يك از ما، در جدايي فقط نيمه اي از انسان است و هميشه نگران آن نيم ديگر است"(5) تا زماني كه دختر و پسر جوان اين نياز فطري را از راه ازدواج تأمين نكرده و به آرامش رواني نرسيده باشند در معرض خطر هستند. لذا رسول خدا(ص) فرمود: آن كس كه ازدواج كند نيمي از دينش را حفظ كرده است." (6)

 

3- بستر اجتماعي: يك عامل بسيار مهم در ايجاد چنين روابطي، وجود زمينه اي اجتماعي و گاه پنهان در ميان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنين افكاري رايج شود كه داشتن دوست پسر و يا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعي است و يا اين انديشه كه داشتن چنين روابط، نشانه بزرگ شدن است و يا پيداكردن دوست براي يكديگر را بخشي از پيمان دوستي به شمار آورند، روز به روز بر ميزان اين روابط افزوده خواهد شد. براي رهايي از اين زمينه فساد راهكارهايي وجود دارد كه عبارتند از:

الف - اصلاح فرهنگ جامعه: اگر چنين افكاري در جامعه رسوخ كرده باشد بر مسئولين فرهنگي جامعه واجب است كه تمام امكانات و تلاش خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به كار بگيرند زيرا تا فرهنگسازي درست صورت نگيرد خرده كارها نتيجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت.

ب - دقت در انتخاب همنشين: بايد راههاي صحيح دوست يابي را آموزش داد تا جوانان با ديد باز و انديشمندانه همنشين و دوست خود را انتخاب نمايند.

رسول خدا(ص) مي فرمايند: "دين و منش هر شخصي، متناسب با دوست و همراه است." (7)

4- مرحله رشد: اريكسون سن 12 - 20 سالگي را مرحله احساس هويت در مقابل سردرگمي هويت مي داند و مي گويد مشكل اين دوره خطر آشفتگي نقش به ويژه هويت جنسي و شغلي نوجوان است. در بعضي موارد جواناني كه قادر به رو در رويي با سردرگمي نقش جنسي و شغلي خود نيستند، هويتي منفي را انتخاب مي كنند و به هويت ها و نقش هايي متكي مي شوند كه به صورت نامطلوب ترين و خطرناك ترين اعمال به آنها عرضه شده است(8) يكي از اين رفتارهاي جايگزين، برقراري ارتباطهاي ناسالم است.براي پيشگيري از بروز اين مشكل، بايد به نوجوان و جوان در هويت يابي كمك كرد تا بتواند براي خويشتن، تصويري رضايت بخش و اميدآفرين به دست آورد. عمل انسان مترتب بر شاكله او است به اين معنا كه عمل هرچه باشد مناسب با اخلاق آدمي است پس شاكله يا هويت نسبت به عمل، نظير روح جاري در بدن است. (9) بنابراين بر والدين و مسئولين تعليم و تربيت واجب است كه در راه "هويت يابي جنسي" به جوانان كمك كنند تا تصوير روشني از جنسيت خود و نقش هاي مربوط به آن، برخوردهاي اجتماعي و دوستي دختران و پسران و عشق و امثال آن پيدا كنند.

5- عدم تقيد خانواده به مسائل ديني: جوانان اولين برخوردها و معاشرت هاي ناسالم و مختلط را در خانه تجربه مي كنند.فرهنگ خانواده است كه حد و مرزها را به فرزندان مي آموزد. لذا قرآن كريم مي فرمايد: "اي مومنان! خود و خانواده خويش را از آتش دوزخ نگاه داريد."(تحريم. 6) يعني خود و زن و بچه خود را تعليم خير دهيد و ادب نماييد. (10) و در نگهداري خانواده همين بس كه به آنها امر كنيد بدان چه كه خدا امر كرده و نهي كنيد از آنچه خدا نهي كرده است. (11)

اگر خانواده ها حدود شرعي را در روابطشان مراعات نكنند، ديگر چه انتظاري از جوانان با آن شرايط روحي و هيجاني مي توان داشت

6- بي توجهي به نيازهاي جوانان در خانه: جوانان به محبت، برقراري صميميت، تنوع، تفريح و هر چيزي كه شور و نشاط آنان را حفظ كند، نيازمند هستند. اگر والدين اين نيازها را تأمين نكنند، خود آنان دست به كار مي شوند و از آنجا كه معمولا جوانان شتابزده و ناپخته عمل مي كنند، از هر طريقي براي رفع نياز خود اقدام مي كنند. نكته ديگري كه بايد به آن توجه داشت، پرهيز از بيكاري است. خداوند متعال به پيامبر گرامي اسلام(ص) توصيه مي فرمايد: "هنگامي كه از كار مهمي فارغ شدي خود را به كار ديگري مشغول كن"(انشراح. 7) والدين بايد براي اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند. فعاليت هاي اجتماعي، فرهنگي، ورزشي و تفريحي علاوه بر اينكه آنها را از بسياري از فسادها حفظ مي كنند، در رشد ابعاد مختلف جوان موثر است. والدين در برخورد با جوانان بايد طريق اعتدال را پيش بگيرند و از هرگونه افراط، تفريط، برخورد خشك، خشن و انعطاف ناپذير خودداري كنند. و در ضمن نظارت و كنترل نامحسوس بر رفت و آمد و رفتارهاي آنان، شخصيت و حريم خصوصي آنان راحفظ نمايند زيرا اگر شخصيت او از بين برود و عزت و كرامتي نداشته باشد، هيچ اميد خيري در او نيست. (12) و از سرزنش و ملامت نيز پرهيز كنند كه آتش لجاجت را در آنان شعله ورتر مي كند. (13)

پي نوشت:

1) الميزان، ترجمه موسوي همداني، ج 16، ص. 461

2) شيخ حر عاملي، آداب معاشرت، ص. 67

3) مرتضي مطهري، نظام حقوق زن در اسلام، ص. 148

4) ويل دورانت، لذات فلسفه، ص. 141

5) ابوالقاسم مقيمي حاجي، جوانان و روابط، ص 7، به نقل از لذات فلسفه. 122

6) ميزان الحكمه، ج 4، ص 272، حديث. 7807

7) ميزان الحكمه ، ج 5، ص 297، حديث. 10221

8) روانشناسي رشد (2) ، دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، ص. 782

9) الميزان، ترجمه موسوي همداني، ج 13، ص. 262

10) الدر المنثور، ج 6، ص. 244

11) كافي، ج 5، ص. 62

12) شرح غرر و درر، آمدي، ج 1، ص. 394

13) ميزان الحكمه ، ج 8، ص 485، حديث. 17831

[ سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:چگونگي روابط دختر و پسر از ديدگاه قرآن و روايات, ] [ 8:25 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
روابط دختر و پسر

تأملی بر روابط دختر و پسر در جامعه دینی

با نظر و نگاهی به آیات و روایات به روشنی در می‌یابیم که شرع مقدس اسلام در فردی‌ترین دستورات خود اجتماعی است و ارتباطات انسانی و اجتماعی را جزء اصلی‌ترین آموزه‌های خود قرار داده است. اگر بگوییم قرآن مجید آئین‌نامه ارتباطات است امری بدیهی را تأیید نموده‌ایم. رعایت حقوق شهروندی، نحوه ارتباط با والدین، همسایگان، خویشان، دوستان و محترم شمردن حریم بین محرم و نامحرم، آئین و آداب معاشرت، تعاون و مردم‌داری، صله رحم، رسیدگی به امور محرومان و مستمندان، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، خمس، زکات، نماز و ... از اصلی‌ترین مأموریت‌ها و عبادت‌های فردی و اجتماعی مسلمانان به شمار می‌آیند. با اندکی تأمل پی خواهیم برد که در تمامی آن عبادات، ارتباطات انسانی، اجتماعی بودن و مسئولیت‌های جمعی موج می‌زند.

بارزتر و جالب‌تر از همه اینکه؛ مهمترین دعایی که بر هر مسلمانی واجب است که آن را در واجب‌ترین اعمال خود، یعنی نماز - آن هم روزی ده مرتبه به ذهن و زبان جاری سازد، دعای «اهدنا الصراط المستقیم» است. دعایی که حتی اگر بطور انفرادی و در خلوت و خانه خود بخوانیم باید کلمات و جملاتی را ادا کنیم که حکایت از گریز از تک‌روی و حضور جدی و فعال و مفید در جمع و جماعت دارد: نعبد، نستعین، اهدنا، علینا.

به همان میزان که اسلام با جماعت بودن و ارتباط سالم و سودمند و هدفمند با همنوعان و شهروندان اعم از زن و مرد، دختر و پسر، شهری و روستایی، ... را مورد تأیید و تأکید قرار داده اختلاط و ارتباط ناسالم و آسیب زا و شکسته شدن حریم محرم و نامحرم و کشانیدن تمتعات و التذاذهای بصری، جنسی و عاطفی و هیجانی داخل خانواده به بیرون از آن را مورد نهی و نکوهش قرار داده است.

نقل و درج تنها بخشی از آیات و روایات در خصوص و فرهنگ ارتباطات و تعاون خود کتابی مفصل و مستقل خواهد شد. اما در این اجمال چند نمونه را با هم مرور می‌کنیم:

در سوره آل عمران (آیه 200) تعاون و تعامل در جهت نیکوکاری و تقوا مورد تأکید واقع شده «تعاوَنوا علی البر و تقوی و لا تعاونوا علی الاِثم و العُدوان»؛ در نیکوکاری و تقوا به یکدیگر کمک کنید، نه در گناه و ستمکاری .

در جای دیگر(سوره توبه/ آیه71) مردان و زنان مؤمن به تعامل و روابط هدفمند و مبتنی بر توسعه ارزش‌های دینی و فی مابین دعوت شده‌اند:

در نگاه رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) نماز و عطر و زن، ترادف معنوی و مذهبی دارند و ذکر نام زن با این دو، نشان از مقام زن (در منظر آن مقام مکرم) دارد. بنابراین روابط گروههای غیر همجنس اگر با رعایت حجاب و عفاف و ادب و وقار و به دور از هرگونه تهییج و تحریک باشد نه تنها بلامانع است، بلکه از ضروریات و ملزومات جامعه اسلامی و امروزی به شمار می‌آید.

«والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعضٍ یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوة و یؤتون الزکاة و ...»؛

مردان و زنان مؤمن همه یاور و دوستدار یکدیگرند – خلق را به کار نیک وادار و از کار زشت منع می‌کنند. نماز به پا می‌دارند و زکات می‌دهند...

و نیز در سوره نحل آیه 90 چنین آمده است:

«ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عَن الفحشاء و المنکر »؛ «البته خدا (خلق را) فرمان به عدل و احسان می‌دهد و به بذل و عطا به خویشاوندان امر می‌کند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی می‌کند.

و در خصوص روابط دختران و پسران و زنان و مردان در جامعه و احترام متقابل(نور/ آیه30) این چنین تصریح شده است:

روابط دختر و پسر

«قل للمومنین یغضوا مِن ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک اَزکی لهم اِنّ الله خبیرٌ بما یصنعون»؛ (و ای رسول ما) مؤمنین را بگو تا چشم‌ها (از نگاه ناروا) بپوشند، و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی (جسم و جان) شما اصلح است البته خدا به هر چه می کنید کامل آگاه است و نیز در مورد لزوم احترام مردان به زنان و پرهیز از تحقیر و تبعیض علیه آنان به جهت مقام و منزلت ویژه بانوان در رویکرد معصومین(علیهم‌السلام) به همین مقدار اکتفا می‌شود که رسول گرامی اسلام (در عصر رنسانس که زنان و دختران، موجودات درجه دوم تلقی می‌شدند) کرامت و لئامت مرد را به نحوه سلوک و تعامل او با زن موکول نموده است. یعنی اگر مردان با دختران و زنان، برخوردی انسانی و اسلامی داشته باشند، محترم و کریم، وگرنه حقیر و لئیم خواهند بود.

در نگاه رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) نماز و عطر و زن، ترادف معنوی و مذهبی دارند و ذکر نام زن با این دو، نشان از مقام زن (در منظر آن مقام مکرم) دارد. بنابراین روابط گروههای غیر همجنس اگر با رعایت حجاب و عفاف و ادب و وقار و به دور از هرگونه تهییج و تحریک باشد نه تنها بلامانع است، بلکه از ضروریات و ملزومات جامعه اسلامی و امروزی به شمار می‌آید.

حذف زنان از عرصه‌های فرهنگی، هنری، اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی به معنای حذف نیمی از نیروهای فعال و تأثیرگذار جامعه از رشد و پیشرفت کشور می‌باشد.

بنابر آنچه در سطور مذکور آمد، فضایی که امروز در بین بخشی از لایه‌های اجتماعی کشورمان در خصوص ارتباط دختران و پسران و زنان و مردان جوان حاکم شده و دل هر انسان صالح و مسلمان و غیرتمندی را به درد می‌آورد، نه تنها با احکام و دستورات دینی ما همسو و همسان نیست بلکه با قواعد و هنجارهای مورد تأیید روانشناسان و جامعه شناسان منصف و متعهد نیز منطبق نمی‌باشد. فرآیند معیوب مذکور مشکلات و معضلات بسیاری را بوجود آورده که در صفحات بعدی مورد بحث و تحلیل واقع خواهد شد. به منظور رعایت اصل اجمال در نگارش آشنایی با نحوه ارتباط دختر و پسر از منظر وحی ماجرای موسی(ع) و دختران شعیب را به عنوان الگویی آسمانی با هم مورد تأمل و توجه قرار می‌دهیم.

به همان میزان که اسلام با جماعت بودن و ارتباط سالم و سودمند و هدفمند با همنوعان و شهروندان اعم از زن و مرد، دختر و پسر، شهری و روستایی، ... را مورد تأیید و تأکید قرار داده اختلاط و ارتباط ناسالم و آسیب زا و شکسته شدن حریم محرم و نامحرم و کشانیدن تمتعات و التذاذهای بصری، جنسی و عاطفی و هیجانی داخل خانواده به بیرون از آن را مورد نهی و نکوهش قرار داده است.

موسی و دختران شعیب

یکی از نمونه‌های بارز رابطه دختر و پسر در قرآن، رابطه‌ای است که در آیات 23 و 24 سوره قصص طرح و تبیین شده است. موسی(ع) به عنوان فردی تبعیدی هم بیکار مانده است، هم همسر اختیار نکرده و هم بدون خانه و آشیانه!

دختران جوان شعیب در گوشه‌ای به انتظار فرصتی مناسب برای سیراب کردن گوسفندانشان ایستاده‌اند، موسی (ع) که برای رفع تشنگی به سمت چاه رفته بود جلو می‌رود. سئوال می‌کند جواب می‌شنود به علت حضور مردان در کنار چاه (آبشخور گوسفندان) کار سیراب کردن گوسفندان را به تأخیر انداخته‌ایم. پدر ما هم پیر است و برای کار کردن ناتوان. لذا ما به این کار (اقتصادی و تولیدی) همت گمارده‌ایم. موسی(ع) که در نیکوکاری و طرفداری از مظلومان پیشرو بود به دختران شعیب یاری می‌رساند تا دام‌های خود را سیراب کنند. این همان کار پیامبرانه است: کار بدون چشم داشت، فقط برای رضای خدا، حفظ عفت و پارسایی در ارتباط با افراد غیر همجنس، بدون انگیزه‌های غریزی.

روابط دختر و پسر

این وعده الهی است که: «ان تنصرالله ینصرکم»؛ خدا از بالا دو پیامبر (موسی و شعیب) را به هم می‌رساند. دختران شعیب از موسی خواستند تا برای کار با پدرشان ملاقات کند. انجام شد، شعیب پیامبر(ع)، وقتی موسی را جوانی برومند، حق شناس، خویشتندار و صالح یافت پیشنهاد: کار در مزرعه، ازدواج با یکی از دخترانش، سکونت در محل کار را داد، بدین ترتیب اشتغال، ازدواج، مسکن، سه لازمه مهم زندگی جوانان برای موسی(ع) در فرآیند ارتباطی و حفظ عفت و کرامت و تقوا حاصل شد.

 

نکات مهم ماجرای مذکور:

1- دختران با حفظ حجاب و عفاف می‌توانند به فعالیتهای اجتماعی - اقتصادی بپردازند.

2- دختران از مرد نامحرم (حضرت موسی) برای رفع مشکل سیراب کردن گوسفندانشان درخواست کمک نکردند. این موسی بود که از آنان سئوال کرد.

3- ارتباط کلامی، بسیار کوتاه بود. شخصی نبود، بلکه کاری بود.

4- ارتباط کلامی در جمع و اجتماع انجام گرفت نه در خلوت. علنی بود، نه پنهانی .

5- نیت و انگیزه غریزی، جنسی، مادی نبود، صرفاً مساعدت و یاری و جلب رضایت خدا بود.

6- دختران شعیب با یکدیگر بودند، نه به تنهایی، یعنی دختران در بیرون رفتن سعی کنند تنها نروند، بلکه حداقل دو نفر باشند تا امنیت بیشتری برای آنان حاصل شود.

7- دختران در محیط کار از اختلاط با مردان پرهیز کنند.

8- مردان احساس مسئولیت کنند و نسبت به زنان عفیفه و پاکدامن و با حیاء بی تفاوت نباشند.

9- موسی(ع) با هر دو دختر سخن گفت و به هر دو کمک کرد، تا شبهه و توهمی ایجاد نشود.

10- موسی(ع) بعد از کمک و صحبت در حد ضرورت، ارتباط را ادامه نداد و به سرعت به سایه رفت. و از آنان دور شد.

البته ماجرای مذکور پیامها و نکات آموزنده و ارزنده بسیار دیگری نیز در بر دارد که طرح و تبیین آنها در این مقال نمی‌گنجد، لذا به منظور ارائه الگویی قرآنی به این مقدار اکتفا و علاقمندان را به تفاسیر معتبر ارجاع می‌دهیم.

[ سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:تأملی بر روابط دختر و پسر در جامعه دینی(1), ] [ 8:16 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

اخلاص در همه چيز است. «اخلص العمل»، «اخلص الفكر»، «اخلص التوبه»، «اخلص العبادة»، «اخلص النصيحه»، «اخلص الولاء» يعني اخلاص فقط در نماز نيست. فكر هم كه مي‌كني فكر خالص باشد. يعني طراحي نكن كه چنين كنيم، چنين كنيم، چنين كنيم، چنين كنيم. بعضي‌ها در نمازشان دارند جاي ديگر فكر مي‌كنند. «اخلص العمل»، «اخلص الفكر»، فكرت هم خالص باشد. يعني قاطي فكرت چيز ديگري نباشد. «اخلص التوبة» توبه مي‌كني واقعاً خالص توبه كن. «اخلص النصيحه» اگر نصيحت مي‌كني، خير خواهي مي‌كني براي خدا باشد، نخواسته باشي بگويي من نصيحتت مي‌كنم. بعضي‌ها هم اخلاص خيالي دارند. يك عمري خالص نيستند، ولي خيال مي‌كنند خالص هستند. مي‌گويد: اِ... مثل همين كاري كه من مشهد كردم. فكر مي‌كردم حالا كه پول نمي‌گيرم براي خداست. هم پول نگرفتي، هم براي خدا نبود. البته گفتم معناي اخلاص اين نيست كه آدم پول نگيرد. بگذاريد من اين را بگويم. چيز قشنگي است. زيادي گوش بدهيد.

علامت اخلاص: در قرآن مي‌گويد: «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» (انسان/9) يعني در دلم اراده نكردم. يكي «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً» (انعام/90) به زبانم از شما سؤال نمي‌كنم. «لا نُريدُ»، «لا أَسْئَلُكُمْ» يعني نه به زبان حرف پول مي‌زنم، نه در قلبم نيت پول است. نمي‌گويد: «لا أُخِذَ مِنْكُم‏» نمي‌گويد: از شما نمي‌گيرم. داديد مي‌گيرم. به كسي گفتند: شما خيلي آدم مخلصي هستيد. پول نمي‌گيريد! گفت: به هيچ‌كس هم نمي‌دهم. يك كسي را هل دادند برايش كف زدند. گفتند: ماشاءالله چه جگري! از چهل متري پريدي؟! گفت: نمي‌دانم چه كسي مرا هل داد! (خنده حضار) اخلاص چيست؟


ادامه مطلب
[ دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:اخلاص در همه كارهاي علمي و عملي, ] [ 17:34 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

اين كه مي‌گويم شرك، حديث داريم از راه رفتن مورچه روي سنگ سياه، پنهان‌تر است. اين خيلي مهم است. اين آقا در هيأت خودش خوب سينه مي‌زند، اما هيأت ديگران كه مي‌رود چطور سينه مي‌زند؟ اين آقا براي محله‌ي خودش، نزد من آمده مي‌گويد: آقا يك مسجد مي‌خواهم بسازم در روستايي كه پدرم زندگي مي‌كرده است. كنار جاده! گفتم: آقاجان اين جاده در روز چند تا مسافر دارد؟ ما الآن جاده‌هايي داريم ساعتي هزار تا ماشين رد مي‌شود. آنجا مسجد مي‌خواهيم. مي‌گويد: نه مسجد من بايد روستاي پدرم باشد كه مردم بگويند: پسر فلاني مسجد را ساخت. گفتم: اگر مي‌خواهي بسازي برو بساز. با من مشورت نكن. چون من الآن در اخلاص تو شك دارم. شما اگر مي‌خواهي مسجد بسازي، بگو كدام جاده نيازش بيشتر است؟ نياز را ببين.

من خوشم نمي‌آيد به اين خمس بدهم. مگر خمس خوش آمدني است. وظيفه‌ات است خمس بدهي. من خوشم مي‌آيد، من خوشم نمي‌آيد. همه‌جا سليقه‌ي خودمان را به كار مي‌بريم. «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُم‏أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا» (ملك/2)

حديث داريم «إِنْ كُنْتَ عَاقِلًا فَقَدِّمِ الْعَزِيمَةَ الصَّحِيحَةَ وَ النِّيَّةَ الصَّادِقَة» (بحارالانوار/ج73/ص301) اگر عاقلي نيت خالص كن. واقعاً هم همينطور است. آدم وقتي مي‌نشيند فكر مي‌كند چرا براي دنيا كار كنيم. بگذاريد سيماي دنيا را بگويم. شما اگر براي پول كار بكني سي سال خدمت مي‌كني، بيست سال هم بازنشسته مي‌شود 50 سال، 50 تا 12 ماه مي‌شود، 600 ماه، 600 تا صد هزار تومان مي‌شود، صد هزار تومان را پنج تا نقطه بگذار. چقدر مي‌شود؟ 60 ميليون! اگر براي پول كار بكني اگر ماهي صد هزار تومان پس‌انداز كني، 60 ميليون مي‌شود. پول يك آپارتماني، يك خانه‌اي چيزي است. چه دادي؟ 50 سال. سي سال سر كار بودم و بيست سال هم بازنشسته. 50 سال عمر دادم و يك آپارتمان گرفتم. اگر نيت، آدم عاقل مي‌آيد 50 سالش را به يك آپارتمان بفروشد؟ اين براي پولش! اما شهرتش، من مي‌خواهم فوتباليست درجه يك شوم. من مي‌خواهم همه ايران مرا بشناسند، همه دنيا بشناسند، هيماليا مي‌شوي! كوه هيماليا را همه دنيا مي‌شناسند. يعني واقعاً مي‌خواستي 50 سال جواني‌ات را خرج كني، هيماليا شوي؟ اين عقل است؟ نه من مي‌خواهم يك كاري كنم كه در خيابان كه راه مي‌روم همه مرا نگاه كنند. خوب يك فيل راه برود نگاهش نمي‌كنند؟ يك فيل هم راه برود نگاهش مي‌كنند. امام مي‌گويد: اگر عاقل هستي از اينها دل بكن. اگر عاقل هستي.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:خطر شرك در كارهاي ديني و مذهبي, ] [ 17:27 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

خاطره‌اي از تبليغ در مشهد

يك خاطره تلخ دارم. برايتان بگويم چشمهايتان باز شود. عالمي در مشهد بود كه اگر مي‌ايستاد تمام علما و مراجع پشت سرش نماز مي‌خواندند. مرحوم شد به نام آيت‌الله ميرزا جواد تهراني. از اولياي خدا بود. ايشان زمان شاه به من فرمود كه شما يك چند ماهي مشهد بيا و كلاسداري را براي طلبه‌هاي جوان بگو. اطاعت كرديم، خانه‌ي قم را اجاره داديم، مشهد اجاره كرديم، اسباب‌كشي، رفتيم با امام رضا يك قرارداد ببنديم. طوري نيست. گفتيم: يا امام رضا ما چند ماه اينجا مي‌مانيم سخنراني مي‌كنيم از هيچ‌كس هم پول نمي‌گيريم. تو هم امام رضا هستي از خدا بخواه من صد در صد مخلص باشم. حرف‌هايمان را با امام رضا(ع) زديم و كلاس‌ها شروع شد. انواع كلاس‌ها چند ماه، يكي از اين كلاس‌ها شلوغ بود، در مسجد هم تنگ بود، بعد از جلسه وقتي داشتيم مي‌رفتيم، مثل ته قيف در تنگ بود. ما هم قاطي جمعيت مي‌رفتيم. يك نفر رويش را عقب كرد و من را ديد ولي محل نگذاشت. ببين چنين كرد. بعد چنين كرد. من يك چيزي‌ام شد گفتم: يا نگاه نكن، يا اگر ديدي من پشت سر تو هستم بگو: حاج آقا ببخشيد، بفرما جلو! يك چيزي بگو. يعني قشنگ چنين كرد و بعد هم اينطور كرد. تا يك چيزي‌ام شد فهميدم اخلاص نيست.

 

چون قرآن مي‌گويد: علامت اخلاص اين است كه نه پول بخواهد نه تشكر. من از اينها پول نمي‌گرفتم، اما توقع بفرما جلو، حاج آقا ببخشيد، چيزي، مي‌خواستم بگويد. ما ديديم اِ... خودمان را از جمعيت كنار كشيديم و كنار مسجد نشستيم و يك خرده فكر كرديم و گفتم: بله، با خدا كه نمي‌شود شوخي كرد. حضرت عباسي در دلم اين بود كه اينها از من تشكر كنند و نكردند در ذوقم خورد.

 

 


ادامه مطلب
[ دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:خاطره‌, ] [ 16:43 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

اخلاص در همه چيزي هست، حديث داريم خوشا به حال كسي كه «أخلص لله علمه» (غررالحكم/ص197) درس مي‌خواند براي خدا درس بخواند. به نظر شما اگر فردا در دانشگاه بگويند: درس هست، استاد هست، ولي مدرك نيست. به نظر شما از اين سه ميليون و هفتصد هزار دانشجو چند نفر سر كلاس مي‌روند؟ من نمي‌گويم هيچي... ولذا داريم كه اخلاص آن صافي آخر است. «العلماء كلهم هلكى‏» (مجموعه ورام/ج2/ص118) دانشمندان هلاك مي‌شوند مگر آنهايي كه به علمشان عمل كنند. آنهايي هم كه به علمشان عمل مي‌كنند «كلهم هلكى إلا المخلصون‏» مگر آنكه خالص باشند. خيلي مشكل است.

يكسال مي‌خواستم مكه بروم. خوب ما را هر سال به خاطر تبليغ مي‌بردند. گفتيم امسال به قصد امام زمان برويم. خوب آماده شديم، و در پله‌هاي هواپيما تا رفتم داخل هواپيما شوم كه حجاز بروم، گفتم: آقاي قرائتي اگر امام زمان بگويد: مگر تو به نيابت من نمي‌روي؟ چرا من به قصد شما دارم مي‌روم. بگويد: نمي‌خواهم به قصد من بروي. برو يكي از اين روستاها در يك مسجد پيشنماز شو با بچه‌هايش هم قصه بگو. حاضر هستي؟ هرچه فكر كردم گفتم: نه مي‌خواهم مكه بروم. گفتم: آقا براي تو هم نيست براي خدا هم نيست. براي خودم است. ديدم نه براي امام زمان است نه براي خداي امام زمان، من دوست دارم مكه بروم.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:اخلاص در تحصيل علم و تبليغ دين, ] [ 16:37 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب