مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
پيامبر اكرم (ص) مىفرمايد: «اميرمؤمنان، صاحب حوض من است كه دوستانش را از آن سيراب و دشمنانش را از آن حوض دور مىكند. كسى كه از آن آب بنوشد، هيچ گاه تشنه نخواهد شد و هر كس از آن ننوشد، براى هميشه تشنه باقى خواهد ماند.» (5) بنابراين مقصود از ساقى كوثر، اين است كه حضرت على (ع) ساقى حوض كوثر است و رابطه روشن و ظاهرى بين سقايتحضرت على (ع) و كوثر بودن فاطمه (س) وجود ندارد. احتمال دارد بين آن دو، اين گونه ارتباط باشد كه كوثر در قيامت، وجه ديگرى از كوثر در دنيا باشد. بنابراين همان گونه كه ورود به بهشت، بدون نوشيدن جام كوثر ممكن نيست، در اين دنيا نيز بدون پيمودن راه آن حضرت و تحصيل رضايت ايشان، راهى به سوى بهشت وجود نخواهد داشت و مقصود از سقايت، همان نوشيدن آب گواراى هدايت كوثر فاطمى از طريق ولايت علوى است، زيرا: اولا، بهشت رفتن بدون رضاى خدا ممكن نيست; ثانيا، بر اساس روايات رسيده از پيامبر اكرم (ص) خداوند به رضاى فاطمه خشنود و به غضب وى خشمگين مىشود; ثالثا، رضايت فاطمه (س) به پذيرش ولايت على (ع) و غضب او به پشت كردن از مسير ولايت است; در نتيجه تبلور كوثر فاطمى، همان ولايت علوى است و هر كس با پذيرش ولايت اميرمؤمنان (ع) به دست ايشان از كوثر فاطمى (همان جهت مرضى خداوند) سيراب شود، بهشتى خواهد بود. سؤال: آيا فاطمه زهرا (س) و پيامبر اكرم (ص) و هم چنين دوازده امام (ع) تك تك حافظ كل قرآن كريم بودهاند؟ (جواب: امامان بزرگوار (ع) علاوه بر اين كه حافظ قرآن بودهاند، بر تمامى علوم و معارف قرآن نيز تسلط كامل داشته و دارند. چنانكه در روايات آمده است: قرآن و اهل بيت (ع) هيچ گاه از يك ديگر جدا نخواهند شد. (6) از طرفى طبق تصريح پيامبر اسلام (ص)، ائمه (ع) علم و دانش پيامبر اكرم را به ارث بردهاند. پيامبر اكرم درباره ائمه فرمود: «اعطاهم الله فهمى و علمى و خلقوا من طينتى; خداوند فهم و علم مرا به آنان عطا فرموده و از طينت من خلق شدهاند.» (7) علامه طباطبائى (ره) مىگويد: روايات بسيارى از ائمه (ع) رسيده كه خداى سبحان، پيامبر اسلام و ائمه را تعليم داده و هر چيزى را به ايشان آموخته و در بعضى از روايات، اين معنا تفسير شده كه علم رسول خدا از طريق وحى و علم ائمه، از طريق رسول خدا بوده است. (8) و در روايتى ديگر آمده است كه ائمه (ع) علم خود را به واسطه، از خدا مىگيرند، امام صادق (ع) فرمود: «خداوند در ميان خود و امام (پيشواى مسلمانان) ستونى از نور قرار داده...، و هنگامى كه امام بخواهد چيزى را بداند، در آن ستون نور نظر مىافكند و از آن آگاه مىشود.» (9) بنابراين تمامى ائمه معصوم (ع) عالم به غيب بوده و بر هر چيز كه اراده كنند، اطلاع و آگاهى پيدا مىكنند. در حديث ديگرى امام صادق (ع) فرمود: «به خدا قسم! آن چه كه در آسمان و زمين و در بهشت و جهنم و ماكان و مايكون هست، من مىدانم.» (10) سؤال: اگر تفاوتى بين زن و مرد نيست، پس چرا قانون، ارث مرد را دوبرابر ارث زن قرار داده است؟ جواب: پاسخ روشن اين سؤال نياز به دقت و تجزيه و تحليل دارد. اولا، چنين نيست كه همه جا ارث مرد، دو برابر زن باشد بلكه در بسيارى موارد يك سان است و مرد و زن معادل هم ارث مىبرند، از جمله پدر و مادر ميتيك ششم سهم دارند وارثشان برابر است، و نيز نزديكان مادرى، چه مرد باشند و چه زن، يك سان ارث مىبرند و تنها برادر و خواهر كه دختر و پسر هستند و در پارهاى موارد كه «يتقرب بالاب يا بالابوين» نزديك به پدر يا پدر و مادر هست، تفاوت وجود دارد. بنابراين، اين قانون كليت ندارد. ثانيا، جاهايى هم كه تفاوت در ارث وجود دارد، داراى عللى است كه اگر دقيقا ملاحظه شود نشان مىدهد نه تنها تبعيضى عليه زن نيستبلكه در كل به نفع زن است و ارث زنان دو برابر مردان است. توضيح مطلب: اسلام با حمايتى كه از حقوق زنان كرده و وظايفى كه بر عهده مردان گذاشته - از جمله دادن نفقه زن - در عمل نيمى از درآمد مردان، خرج زنان مىشود، در صورتى كه چيزى به عهده زن قرار نداده است. مرد است كه بايد هزينه همسر خود را به طور متعارف و نياز او، از مسكن و خوراك، پوشاك و ديگر لوازم بپردازد و هزينه فرزندان خردسال نيز بر عهده او است. بنابراين زن حق دارد تمام سهم ارث خود را پسانداز كند، اما مرد ناچار است آن را خرج خود و همسر و فرزندان كند، در نتيجه نيمى از درآمد مرد هم خرج زن مىشود. بنابراين اگر مجموع ثروت دنيا را در نظر بگيريم كه به تدريج از راه ارث ميان زنان و مردان تقسيم مىشود، اگر مجموع درآمد مردان را كه از راه ارث نصيبشان شده دو سوم مجموع ثروت دنيا است، اگر به طور معمول زنان ازدواج مىكنند و هزينه زندگى آنان به عهده مردان قرار مىگيرد در حالى كه مىتوانند سهم اختصاصى خود را پس انداز كنند، (در واقع تقريبا نيمى از سهم مردان هم براى زنان هزينه مىشود كه يك سوم ثروت دنيا است و يك سوم هم مختص آنان بود، در نتيجه دو سوم آن به طور مستقيم و غير مستقيم متعلق به زنان خواهد بود). حكمت اين امر هم آن است كه چون توان توليد ثروت در نوع زن كمتر از مرد است، اسلام با اين حمايت منطقى و عادلانه، هم حقيقى آنان را بيشتر قرار داده است. و اين حقيقت در آثار و سخنان پيشوايان اسلام منعكس است. امام هشتم (ع) در جواب پرسشهاى محمد بن سنان فرمود: «عله اعطاء النساء نصف ما يعطى الرجال من الميراث لان المراة اذا تزوجت اخذت والرجل يعطى فلذلك وفر على الرجال و علة اخرى فى اعطاء الذكر مثلى ما تعطى الانثى لان الانثى فى عيال الذكر ان احتاجت و عليه ان يعولها و عليه نفقتها و ليس على المراة ان تقول الرجل و لاتؤخذ بنفقته ان احتاج فوفر على الرجال لذلك و ذلك قول الله عزوجل الرجال قوامون على النساء بما فضل الله بعضهم على بعض و بما انفقوا من اموالهم; علت اين كه سهم زنان در ارث نصف سهم مردان است، به دليل اين است كه زن هنگامى كه ازدواج كرد چيزى مىگيرد و مرد، مىدهد. علت ديگر آن كه، هزينه زندگى زنان به دوش مردان است. در حالى كه زن در برابر هزينه زندگى مرد و خودش هيچ مسئوليتى ندارد.» نظرات شما عزیزان: [ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:مقصود از «كوثر» , ] [ 9:46 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |