تفاوت منزلت حضرت موسىعليه السلام با پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله
حضرت موسى از خداوند تقاضاى شرح صدر و آسانى كار كرد؛ «ربّ اشرح لى صدرى و يسّرلى أمرى».(478)همين دو امر را خداوند به پيامبر بدون تقاضا مرحمت كرد؛ «ألم نشرح لك صدرك»(479)و «و نيسّرك لليسرى».(480)
- تفاوت نگرش توحيدى پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله با حضرت موسىعليه السلام
* - حضرت موسىعليه السلام از خود به خداوند نگريست و گفت: «انّ معى ربّى»،(481)اما پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله از خداوند به خود نگريست و گفت: «انّ اللّه معنا».(482)به تعبير ديگر، حضرت موسىعليه السلام اول خود را مطرح كرد، بعد خدا را؛ اما پيامبرصلى الله عليه وآله اول خدا را مطرح كرد، بعد خودش را.(483)
* - حضرت موسىعليه السلام وقتى انصراف قوم خود را ديد، از خداوند تقاضاى جدايى از آنان را كرد و گفت: «ربّ إنّى لا أملك الاّ نفسى و أخى فافرق بيننا و بين القوم الفاسقين»(484)؛ اما پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وقتى انصراف و لجاجت قوم خود را مشاهده كرد، از خداوند تقاضاى هدايت آنان را كرد؛ «اللّهم اهد قومى فانّهم لا يعلمون». در قيامت كه همهى افراد مىگويند: «ربّ نفسى»، پيامبرصلى الله عليه وآله مىگويد: «ربّ أمّتى أمّتى».(485)
- عطاياى خداوند به حضرت موسىعليه السلام و امت پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله
خداوند متعال هر نوع كرامتى كه به موسىعليه السلام عطا كرد، به امت پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله نيز مرحمت فرمود:
* - به حضرت موسىعليه السلام فرمود: «قد أوتيت سؤلك يا موسى»،(486)به امت پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «و ءاتاكم من كلّ ما سألتموه».(487)
* - به حضرت موسىعليه السلام فرمود: «ألقيت عليك محبّة منّى»،(488)به امّت پيامبر فرمود: «يحبّهم و يحبّونه».(489)
* - به حضرت موسىعليه السلام فرمود: «لا تخف إنّك من الامنين»،(490)به امّت پيامبر فرمود: «أولئك لهم الأمن».(491)
* - به حضرت موسىعليه السلام فرمود: «أجيبت دعوتكما»،(492)به امّت پيامبر فرمود: «فاستجاب لهم ربّهم».(493)
* - به حضرت موسىعليه السلام فرمود: «لا تخافا إننّى معكما»،(494)به امّت پيامبر فرمود: «إنّ اللّه مع الّذين اتّقوا».(495)
* - به حضرت موسىعليه السلام فرمود: «و أنجينا»،(496)به امّت پيامبر فرمود: «و كذلك ننجى المؤمنين».(497)
* - موسى با ما گفت: «و عجلت إليك ربّ لترضى»،(498)ما با امّت تو گفتيم: «لقد رضى اللّه عن المؤمنين».(499)
* - در قرآن كريم سخن از ضيق صدر و شرح آن در بارهى حضرت موسىعليه السلام و پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به ميان آمده است، با اين تفاوت كه حضرت موسىعليه السلام ضيق صدر و طلب شرح آن را خودش درخواست مىكند؛ «و يضيق صدرى و لا ينطلق لسانى فأرسل إلى هرون»،(500)و «ربّ اشرح لى صدرى»(501)، اما خداوند به پيامبرصلى الله عليه وآله مىگويد: ما مىدانيم تو ضيق صدر پيدا مىكنى و ما به تو شرح صدر عطا كرديم؛ «لقد نعلم إنّك يضيق صدرك بما يقولون»،(502)در جاى ديگر مىفرمايد: «ألم نشرح لك صدرك».(503)
* - خداوند در بارهى حضرت موسىعليه السلام مىگويد: حضرت موسى به ميقات ما آمد؛ «جاء موسى لميقاتنا».(504)اما در بارهى پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله مىگويد: خداوند او را برد؛ «سبحان الّذى أسرى بعبده».(505)
* - خداوند حضرت موسىعليه السلام را كه طالب علم بود، به حضرت خضرعليه السلام حواله كرد؛ «هل أتّبعك على أن تعلّمن ممّا علمت رشداً».(506) اما پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله را به خود حواله كرد؛ «قل ربّ زدنى علماً».(507)
نظرات شما عزیزان: