مشعل هدایت

مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

موضوع استفاده از نيروى جوانان لايق در كارهاى مهم مملكت ، كه امروز توجه كشورهاى پيشرفته را به خود جلب نموده است ، مورد قبول و امضاى تعاليم عاليه الهى است .

استفاده از نيروى جوانى

پيشواى عالى قدر اسلام ، در چهارده قرن قبل ، به اين نكته مهم اجتماعى عنايت مخصوص داشت و در كشور كوچك و نوبنياد خود، از نسل جوان براى كارهاى حساس مملكت استفاده مى كرد.

حمايت پيغمبر از جوانان

رسول اكرم (ص ) در موارد متعددى پاره اى از مشاغل مهم مملكت را به جوانان شايسته و لايق محول كرد و در كمال صراحت ، قولا و عملا، از آنان حمايت فرمود، ولى انجام چنين عملى در محيط سراسر جهل و تعصب آن روز به سادگى انجام نمى شد، زيرا سالخوردگان حاضر نبودند زير بار نسل جوان بروند و مطيع او امر آنان باشند.

به همين جهت ، موقعى كه رسول اكرم (ص ) جوانى را انتخاب مى فرمود و او را عهده دار مقام بزرگى مى كرد، پيران سالخورده رنجيده خاطر مى شدند و صريحا از آن حضرت گله مى كردند. پيغمبر اكرم (ص ) براى تثبيت روش خود پافشارى مى فرمود و در مقابل افكار ناروا و تعصب هاى جاهلانه آنان مقاومت مى كرد و سرانجام ، با سخنان حكيمانه و تذكرات مؤ كد خويش ، آنها را قانع مى نمود، يا لااقل به سكوتشان وادار مى كرد.

 

به علاوه ، در منبر و محضر، جوانان شايسته را مورد پشتيبانى و حمايت صريح خود قرار مى داد و بدين وسيله آنان را در مقامات عالى ادارى مستقر مى كرد. براى مزيد اطلاع ، به سه مورد از عمل پيغمبر اكرم (ص ) اشاره مى شود.

اول . يكى از اصحاب جوان پيغمبر اكرم ، در ايام قبل از هجرت ، مصعب بن عمير است . او بسيار زيبا و عفيف ، بلند همت و جوانمرد بود. پدر و مادرش ‍ به وى علاقه بسيار داشتند. مصعب در مكه معظمه مورد تكريم و احترام عموم مردم بود. بهترين جامه ها راه مى پوشيد و در بهترين شرايط، در كمال رفاه و آسايش زندگى مى كرد. او شيفته سخنان آسمانى پيغمبر اكرم و مجذوب گفتار روحانى و نافذ آن حضرت شد و بر اثر شرفيابى مكرر و شنيدن آيات قرآن شريف ، آيين اسلام را صميمانه پذيرفت و به شرف مسلمانى نايل آمد.

در محيط مسموم و خطرناك آن روز و بين بت پرستان خودسر و جنايت كار مكه ، پيروى از رسول اكرم و پذيرفتن آيين اسلام ، بزرگ ترين جرم شناخته مى شد. كسانى كه به پيغمبر ايمان مى آوردند و تعاليم عاليه اسلام را در كمال صفا و صميميت مى پذيرفتند، جرئت اظهار نداشتند و حتى المقدور ايمان خود را از دگران ، حتى از كسان و بستگان خويش پنهان نگاه مى داشتند. به همين جهت ، مصعب ، مسلمانى خود را به كسى نگفت و فرايض دينى خويش را تا آن جا كه ممكن بود، در خفا انجام مى داد.

روزى عثمان بن طلحه او را در حال نماز ديد و دانست كه قبول اسلام كرده . اين خبر را به مادر مصعب داد.

طولى نكشيد كه اين خبر به گوش ديگران رسيد و همه جا صحبت از مسلمانى مصعب به ميان آمد. مادر و بستگانش ، از اين عمل سخت خشمگين شدند. او را در منزل زندانى كردند تا مگر بر اثر اين مجازات ، تغيير عقيده دهد و مسلمانى را ترك گويد و از پيغمبر اكرم دست بشويد. ولى اين مجازات در وى كمترين اثرى نگذاشت و نتوانست او را از راهى كه برگزيده است ، منحرف نمايد. زيرا مصعب جوان ، مسلمانى را بر اساس عقل و استدلال پذيرفته و در كمال توجه و بيدار دلى به اين آيين مقدس گرويده است .

 

چطور ممكن است با چند روز زندان ، تغيير عقيده دهد و از سعادتى كه نصيبش شده است دست بردارد؟

او همچنان در مسلمانى ثابت قدم ماند و تا پايان زندگى در كمال صداقت از پيشواى عالى قدر اسلام پيروى نمود.

(و شهد مصعت بدرا مع رسول الله (ص ) و شهد احدا و معه لوآء رسول الله (ص ) و قتل باحد شهيدا.(10) )

او در جنگ بدر در ركاب پيغمبر اكرم بود و در جنگ احد نيز حضور داشت و پرچم مخصوص پيغمبر در دست او بود و در همان جنگ به درجه شهادت نايل شد. پيغمبر اكرم مدتى مردم را در خفا به اسلام دعوت نمود. پس از آن كه عده قابل ملاحظه اى از زن و مرد به آن حضرت گرويدند، به امر الهى ، دعوت خود را آشكار كرد. از آن موقع ، علنا در مجامع عمومى مكه تلاوت قرآن مى نمود و برنامه هاى اسلام را با مردم به ميان مى گذارد.

مسافرينى كه در طول ايام سال براى عبادت و زيارت ، از اطراف به مكه مى آمدند، اغلب در مجالس عمومى آن حضرت شركت مى كردند و به سخنان حكيمانه اش گوش فرا مى دادند. پس از مراجعت ، آن چه را كه از پيغمبر اسلام و روش مسلمين ديده و شنيده بودند، براى ساير مردم بيان مى كردند. رفته رفته ، گفتار پيغمبر اكرم در سراسر جزيرة العرب ، به خصوص ‍ در شهر مدينه پخش شد و كم و بيش ، مردم ، از اساس اسلام و برنامه هاى آن آيين مقدس آگاه شدند. در نتيجه ، دين اسلام در گوشه و كنار طرفدارانى پيدا كرد و كسانى قبل از درك محضر پيغمبر اكرم ، به تعاليم آن حضرت متمايل شدند.

روزى دو نفر از محترمين مدينه ، از قبيله خزرج ، به نام اسعد بن زراره و ذكوان بن عبد قيس به مكه آمدند و در شرايط بسيار مشكل و ناراحت كننده اى به محضر رسول اكرم شرفياب شدند. آنان پس از استماع بيانات كوتاه و نافذ آن حضرت ، صريحا اسلام آوردند و اعتقاد قلبى خود را اعلام كردند.

(ثم قالا يا رسول الله ابعث معنا رجلا يعلمنا القرآن و يدعو الناس الى امرك . )

سپس از حضرت درخواست نمودند كسى را به نمايندگى خود با آنها به مدينه بفرستد كه قرآن را به مردم بياموزد و آنان را به آيين اسلام دعوت نمايد.

 

در آن روزگار، مدينه يكى از مهم ترين شهرهاى جزيرة العرب بود و دو قبيله بزرگ و معروف ، به نام اوس و خزرج در آن زندگى مى كردند كه بدبختانه نسبت به يكديگر كينه و دشمنى داشتند و ساليان دراز با هم در جنگ و ستيز بودند.

اكنون براى پيغمبر اكرم و عموم مسلمين كه در شرايط سخت و ناگوارى زندگى مى كنند، فرصت مهمى پيش آمده است . زيرا دو مرد نامى و دو شخصيت بارز مدينه درخواست دارند كه پيغمبر اكرم نماينده اى به مدينه بفرستد كه علنا مردم آن شهر را به آيين اسلام دعوت نمايد.

پيشواى اسلام و پيروان آن حضرت مى دانند كه اگر از اين فرصت گران بها به خوبى استفاده شود، اگر نماينده پيغمبر اكرم بتواند با روش صحيح و عالمانه ، دين اسلام را به مردم مدينه معرفى نمايد، به طورى كه آنان اسلام را بپذيرند و به تعاليم قرآن شريف ايمان بياورند، موفقيت بسيار عظيم و درخشانى نصيب مسلمين خواهد شد.

زيرا در مقابل محيط محدود و پرخفقان مكه و در برابر فشارهاى جانكاه و طاقت فرساى مشركين ، مهم ترين پايگاه را براى تبليغ و مبارزه به دست خواهند آورد و در كمال آزادى و صراحت ، با همكارى مردم مدينه ، به نشر معارف اسلام و برهم ريختن اساس شرك و ستمكارى موفق خواهند شد.

اولين بار است كه شهر بزرگ و پر اختلاف مدينه ، از نبى اكرم درخواست نماينده كرده است . اولين بار است كه پيشواى اسلام تصميم گرفته است به خارج از مكه نماينده رسمى بفرستد. بدون ترديد، كسى كه براى آن نمايندگى معين مى گردد و براى انجام چنين ماءموريت خطيرى برگزيده مى شود، بايد از هر جهت شايسته و لايق باشد تا بتواند از طرفى به اختلافات خونى اوس و خزرج خاتمه دهد و محيط مهر و محبتى به وجود آورد، و از طرف ديگر، مرام مقدس اسلام را طورى نشر و تبليغ نمايد كه در دلهاى مردم اثر كند و صميمانه به آن مؤ من و معتقد شوند.

پيشواى اسلام ، از ميان همه مسلمانان سالخورده جوان و از بين تمام اصحاب و ياران ، مصعب بن عمير جوان را به نمايندگى خود برگزيد و او را براى انجام آن ماءموريت مهم به مدينه فرستاد.

(فقال رسول الله (ص ) لمصعب بن عمير و كان فتى حدثا... و امره رسول الله بالخروج مع الاسعد و كان تعلم من القرآن كثيرا.(11) )

پيغمبر اكرم به مصعب بن عمير، كه آن روز جوان نورسى بود، امر فرمود به معيت اسعد به سوى مدينه حركت كند. او بيشتر قرآن مجيد را فراگرفته بود.

 

مصعب با حرارت و نيروى ايمان ، با شور و هيجان جوانى ، وارد مدينه شد و در كمال خلوص و جديت برنامه كار خود را آغاز كرد. گفتار آتشينش در سخنرانى ، آهنگ گرمش در تلاوت قرآن ، اخلاق پسنديده اش در معاشرت با مردم ، تدبير عاقلانه اش در حل مشكلات و اختلافات ، افكار مردم را زير و رو كرد و آنان را به شدت تحت تاءثير رفتار و گفتار عميق خود قرار داد.

طولى نكشيد كه زن و مرد، پير و جوان ، رؤ ساى عشاير و افراد عادى مدينه به وى متوجه شدند. قرآن كريم را فراگرفتند. دين اسلام را پذيرفتند. كينه هاى ديرينه را از صفحه دل زدودند. با هم برادر شدند و در كمال صاف و در صفوف جماعت شركت كردند.

مصعب بن عمير جوان ، در سفر مدينه ، ماءموريت خود را به بهترين وجهى انجام داد و افتخارات درخشانى نصيبش گرديد.

(انه اول من جمع الجمعة بالمدينة واسلم على يده اسيدبن خضير و سعدبن معاذ و كفى بذلك فخرا واثرا فى الاسلام .(12))

مصعب بن عمير اول كسى است كه در مدينه اقامه جمعه و جماعت كرد و به دست او اسيد بن خضير و سعدبن معاذ قبول اسلام كردند و اين پيروزى هاى درخشان در اسلام براى افتخار و بزرگى او كافى است .

رسول اكرم مى دانست در شهر مدينه مردان سالخورده و شخصيت هاى وزين و مسن بسيارند و براى آنان پذيرفتن او امر يك جوان بسى دشوار است . پيشواى اسلام مى توانست از بين اصحاب خود، مرد سالخورده اى را به نمايندگى خويش برگزيند و به مدينه بفرستد، يا آن كه چند نفر را با هم ، به اسم يك هيئت نمايندگى انتخاب و آن ماءموريت را به آنان محول فرمايد، ولى از اين كه پيغمبر اكرم تنها مصعب بن عمير جوان را براى اين ماءموريت برگزيد و او را به نمايندگى به شهر مدينه ، كه آن روز براى آن حضرت به منزله يك كشور بيگانه بود فرستاد، مى توان نتيجه گرفت كه رسول اكرم خواهد عملا به پيروان خود بفهماند كه در مكتب اسلام ، شرط اساسى عهده دار شدن مشاغل بزرگ مملكت ، صلاحيت و شايستگى است ، نه تعداد سنين زندگى . اگر در نسل جوان مملكت افراد لايقى باشند، لازم است از وجودشان استفاده كرد و كارهاى مهم كشور را به آنان محول نمود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 24 آذر 1390برچسب:شناختن ارزش واقعى , ] [ 17:45 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب