مشعل هدایت

مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

تا حديكه تمام فتوحات و كشور گشائيها بانظريه وى بود و با تدبير او دولت پانصد و بيست و چهار ساله بنى عباس بسال 656 هجرى سقوط كرد105.
تا آنجائيكه امكانات او ايجاب مى‏كرد در عمران و آبادى كشور ايران و ترويج علم و ادب و ترويج مذهب تشيع قدم برمى‏داشت و بر شهادت مدعاء، رصدخانه مراغه بهترين گواه است.
با در نظر گرفتن شرائط آن روز از نظر مالى كشور و آشوبهاى متناوب، هلاكو را وادار به ايجاد رصدخانه نمود. در وحله اول هلاكو روى تمايل نشان نداد و توجيه نمود كه علم نجوم وقايعى را كه حتمى الوقوع است برطرف نميكند.
اين دانشمند براى متوجه ساختن هلاكو به جزئى‏ترين فايده‏هاى اين علم به هلاكو گفت دستور دهيد طشت بزرگ مسى را بدون اطلاع حضار مجلس از بالاى عمارت به زير اندازند چون مطابق دستور عمل شد همه حاضرين از صداى هولناك سقوط طشت مضطرب شدند به جز دو نفر هلاكو و خواجه كه آنان قبلاً از حادثه مسبوق بودند.
در اين هنگام خواجه گفت يك فائده علم نجوم اين است كه مردم پيش از وقت، از وقوع حادثه مستحضر شده و در هنگام وقوع حادثه دچار وحشت نميگردند، هلاكو تحسين كرد و دستور داد رصدخانه بنا گردد.
خواجه بسال 657 هجرى قمرى احمد بن عثمان مراغى معمار معروف وقت را دستور داد كه در بالاى تل بلندى كه در شمال غربى مراغه كه در آن موقع پايتخت مغول بوده واقع و در حال حاضر به رصدداغى معروف است ساختمان وسيع و با شكوهى در كمال استحكام تأسيس داده و كليه دقت كاريهاى علمى و فنى و نجومى و فلسفى، هيوى و ريزه‏كاريهاى لازم در يك زيج معتبر بعهده شخص خواجه بود و اين بنا مستلزم هزينه‏هاى گزاف و سرمايه هنگفتى بود كه هلاكوخان و بعد از فوت او پسرش اباقاخان علاوه بر اموال بى شمارى كه بر مصارف اين كار حواله داده بودند اوقاف سرتاسر كشور را نيز براى تأمين مخارج رصد خانه در تحت اختيار خواجه گذاشتند كه ده يك آن در اين هدف مقدس مصرف گردد.
حكما و منجمين اسلامى را كه شايسته اين امر خطير بودند از اطراف و جوانب جلب و علاوه برايشان يك نفر دانشمند چنيى نيز كه در آن موقع در مراغه مى‏زيست و در ترتيب تاريخ معمول چينيان كمك مى‏كرده بعضى از آلات رصدى پيشينيان را كه ناقص بوده تكميل و بعضى ديگر را نيز كه محل ابتلا بود خودشان اختراع نمودند.
اشخاصيكه از رجال فن و علم نجوم باخواجه همكارى كرده‏اند بنابگفته خود خواجه در مقدمه زيج ايلخانى بدين قرارند: مؤيدالدين عرضى از دمشق- نجم‏الدين دبيران از قزوين- فخرالدين اخلاطى از تفليس و فخرالدين مراغى از موصل. و همين‏ها هيئت علمى اساسى بودند106.
و قطب‏الدين شيرازى و محى‏الدين مغربى و فريدالدين ابوالحسن در مرحله بعدى معاونت داشتند.
خواجه دو مرتبه يكى در سال 662 و ديگرى اندكى پيش از وفات خود براى بازديد اوقاف بغداد مسافرت كرده كه پس از وضع مستمريهاى معمول و حقوق مقرره و مخارج آنها، مازادرا براى مصارف رصدخانه در تحت نظر بگيرد و در اين اثنا هر چه را از آلات رصدى و كتب غارت شده از شام و بغداد و موصل آنچه مقدورش بود به دست آورده و در مراغه كتابخانه بسيار عالى كه داراى چهارصد هزار كتاب بلكه بيشتر بود تأسيس نمود.
و مدرسه خيلى عالى نيز در جنب كتابخانه بنا نهاده و فضلا و دانشمندان كه در اطراف و نواحى بودند همينكه آوازه مدرسه بگوششان رسيد مانند پروانه بدانجا رو آوردند و كليه وسايل تحصيل آنان فراهم گرديد و هر كس فراخور مقام علمى خود علوم متنوعه را از استادان ماهر فرا گرفت.
خواجه در نتيجه عمل رصد، زيج ايلخانى معروف را بنام هلاكوخان نگارش داده و چند جدول هم كه در زيج‏هاى سابق نبود در آن افزوده و بهمين جهت اعتبار شايسته را دارا گرديد بطوريكه مورخين اروپا در سال 1363 هجرى برابر 1652 ميلادى در لندن جدول عرض و طول بلاد را از روى همين زيج ايلخانى ترجمه و منتشر كردند.
صد افسوس كه اين زيج با عظمت بدست خود خواجه باتمام نرسيد زيرا حداقل مدت يك رصد سى سال يك دوره زحلى مى‏نامند لازم دارد و خواجه نصير الدين در شانزدهمين سال تأسيس رصدخانه وفات يافت و عمل رصدخانه ناقص ماند اگر چه صدرالدين پسر بزرگش بعد از پدر و برادر كوچكش اصيل‏الدين عهده‏دار تكميل آن بوده‏اند لكن جگرها خون شود تا يك پسر مثل پدر گردد و هيئت علمى رصدخانه پس از مدتى بدون اخذ نتيجه باز گشتند و رصدخانه كم‏كم رو به انحطاط گذاشت107.
غياث‏الدين جمشيدكاشانى كتابى در تكميل همين زيج‏ايلخانى خواجه كه ناقص مانده بود تأليف كرده و بنام زيج خاقانى ناميده.
خواجه علم منقول را از والد ماجد خود فخرالدين محمد بن حسن فرا گرفته و از ابن ميثم بحرانى استفاده فقهى نموده و در حوزه درس محقق حلى حاضر شده و بحث او بامحقق در مسئله اتسحباب تياسر در قبله عراقى مشهور است.
وى علوم عقلى را از قطب‏الدين مصرى و كمال‏الدين يونس مصرى و فريدالدين داماد و شيخ معين‏الدين سالم بن بدران مصرى اخذ كرده.
و علامه حلى و قطب‏الدين شيرازى بلكه ابن ميثم بحرانى استاد فقهى خواجه از شاگردان علوم عقلى خواجه بوده‏اند و حوزه درس خواجه داراى شكوه خاص و عظمت مخصوصى بوده و مرجع استفاده اساتيد هرفن و آماده براى حل هر گونه مشكلات علمى بوده108.
وى در فن شعر و خطابه حظى وافر داشته و چند نمونه نگاشته مى‏شود:

لذات دنيوى همه هيچ است نزد من روز تنعم و شب عيش و طرب مرا جز حق حكمى را شايد نيست هر چيز كه هست آن چنان مى‏باشد

 

در خاطر از تغير آن هيچ ترس نيست غير از شب مطالعه و روز درس نيست حكمى كه زحكم حق فزون آيد نيست آن چيز كه آن چنان نمى‏باشد نيست

و از قضاياى محيرالعقول خواجه آن است كه در سفر دريائى سى نفر در كشتى هم سفر بوده‏اند كه نصف آنان مسلمان و نصف ديگرى يهودى بودند ناگاه دريا را طوفان گرفت و كشتى را با موجهاى غول پيكر به تلاطم درآورد و همه مرگ را يقين كردند و سرنشينان كشتى متفقاً رأى دادند قرعه زنند و باسم هر كه اصابت نمود به دريا اندازند تا كشتى سبك شود و قرار شد در شماره و تنظيم قرعه خواجه اقدام نمايد.
خواجه آناً حيله‏اى پيش آورد كه همه را دچار اعجاب نمود و افراد را بطور دائره نشانيد و باين ترتيب كه پس از چهار نفر مسلمان پنج نفر يهودى نشانيد بعد از دو نفر مسلمان يك تن از يهوديان گذاشت پس از آن شروع نمودند به شمار افراد و قرار بر اين بود از محل معين شمار افراد شروع شود فرد نهمى را بدريا اندازند و در نتيجه فكر عميق خواجه همه يهوديان را بدريا انداختند و اين قضيه را يكى از شعرا بنظم آورد.

ز تركان چهار و ز هندوى پنج سه روز و شب و يك نهار و دو ليل دو ميغ و دو ماغ و يكى همچو دود

 

دو رومى تو با يك عراقى بسنج دو باز و سه زاغ و يكى چون سهيل ز نه نه شمردن بيافتد يهود

در اين شكل الف‏ها مسلمانان است نقطه‏ها يهود و از تركان شروع كن نهمى به يهود مصادف خواهد شد باز از رقم بعد شروع كرده در نهمى به يهودى خواهيد رسيد در 15 مرتبه تكرار عمل همه يهود سقوط مى‏كنند و تنظيم اين عمل در آن لحظات طوفانى و با آن اضطراب افكار و تشويش خيال جداً برهان نبوغ يك انسان است.
خواجه در فنون گوناگون و خاصه در كلام و حكمت و رياضيات و الهيات و علوم اسلامى تأليفات ارزنده‏اى از خود بيادگار گذاشته و اغلب آنها بزبانهاى زنده دنيا ترجمه شده و مجموع تأليفات خواجه در 78 كتاب خلاصه گرديده از جمله تجريد الكلام است. وى بسال 672 هجرى روز عيد غدير در بغداد در گذشت و بر حسب وصيت در پائين پاى حضرت امام هفتم و جوادالائمه بخاك سپرده شد و مشهور است خواستند قبر را بكنند سردابى باز شد كه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:جنگ تبوك عبدالله در آغوش پيغمبر, ] [ 7:11 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب