مشعل هدایت

مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

علامه حلى و يا

و علامه حلى را از آنان مى‏توان گفت وى بنام حسن بن سديدالدين يوسف بكنيه ابومنصور و بلقب آيةالله و معروف به علامةالدهر در بيست و نهم رمضان بسال ششصد و چهل و هشت مطابق كلمه رحمت در شهر حله ديده بدنيا گشوده مردى بود جامع معقول و منقول، در مدح علامه صاحب نقد الرجال پس از اطاله مطلب چنين گويد بخاطرم مى‏رسد كه بوصف او نپردازم زيرا كتاب من گنجايش علوم و فضائل و محامد و تصانيف او را نداشته و مقام او از هر چه گويند بالاتر است اينك ما نيز از اين جهت صرف نظر كرده به حقيقت باطن و واقعيت او واگذار مى‏كنيم كه او بهترين معرف است.
همون صفاى باطن او بود سلطان الجايتو محمد خدابنده مغول را منقلب و مجذوب خود نمود و او را از گمراهى و انحراف عقيده نجات بخشيد و مذهب تشيع را چنانچه بود يعنى باواقعيت اصلى و حقيقت ذاتى خود به او معرفى كرد و سلطان با معرفت و شناسائى كامل قبول نمود و در نتيجه تشيع رونق يافت و شرح قضيه را مرحوم ملامحمد تقى مجلسى در شرح من لايحضره الفقيه چنين آورده:
روزى سلطان از روى خشم بزن خود كه بسار مورد علاقه‏اش بوده گفت انت طالق ثلاثاً يعنى:
تو سه مرتبه رها شده هستى و در قانون اهل تسنن اين نوع طلاق سه بار حساب مى‏شود كه رجوع امكان ندارد مگر آنكه شوهر ديگر انتخاب كند و با او مواقعه شود بعد طلاق گويد پس از عده شوهر اولى ازدواج نمايد.
سلطان بعداً پشيمان شد و از علماى اهل سنت راه چاره جوئى خواست، همه جواب يأس دادند و سلطان شديداً ناراحت و مضطرب بود يكى از وزراء گفت در شهر حله عالمى وجود دارد كه اين نوع طلاق را باطل مى‏داند.
سلطان نامه‏ئى به علامه نوشت و كسى را بر احضار وى برگماشت علماى دربار علم مخالفت برداشتند و گفتند سزاوار نيست براى مرد رافضى خفيف العقل و باطل گرو و نحيف‏العقيده اهميت دهيد.
سلطان گفت از نزديك ببينم و ادعاى او را بشنويم تا روشن شويم و شاه بعد از ورود علامه، مجلاسى ترتيب داد همه علماى مذاهب چهارگانه را جمع كرد و علامه نيز در آن انجمن حاضر و در موقع ورود كفشها را در بغل و بعد از سلام نزد خود سلطان كه خالى بود نشست پس حاضرين تحمل نكرده و بعرض سلطان رسانيدند اين است كه گفتيم رافضى‏ها ضعيف‏العقل هستند سلطان گفت سبب آنرا از خودش استفسار كنيد.
آنان رو بعلامه كردند و گفتند چرا بسلطان سجده نكردى و ترك ادب نمودى؟ گفت كه پيغمبر اكرم سلطان سلاطين بود مردم باوسلام مى‏گفتند و سجده نمى‏كردند و قرآن گويد فاذا دخلتم بيوتاً فسلموا على انفسكم تحية من عندالله مباركة و علاوه در ميان ما و شما خلافى نيست در آنكه سجده مخصوص ذات اقدس الهى بوده و بجز خداى تعالى سجده كردن روا نباشد.
علماى سنت گويند چرا نزد سلطان نشستى و حريمى نگذاشتى كه لازمه ادب و حفظ مقام سلطانى است.
علامه گفت چون غير از آنجا جاى خالى ديگرى نبود و حديث از پيغمبر است كه در حين ورود مجلس هر جا كه خالى باشد بنشين. آنان گفتند مگر نعلين چه ارزشى داشت كه آنرا به مجلس سلطان آوردى و اين كار زشت مناسب هيچ عاقلى نمى‏باشد.
علامه گفت ترسيدم كه حنفى مذهب كفش مرا بدزدند چنانچه رئيس ايشان كفش رسول خدا را دزديدند. حنفيها شديداً اعتراض كردند كه ابوحنيفه در آن زمان آن حضرت وجود نداشته و مدتها بعد از آن حضرت بدنيا آمده.
علامه گفت فراموشم شد گويا دزد كفش شافعى بوده، شافعيها بانگ برآوردند، باز علامه به فراموشى خود اعتراض نمود و فرمود كه شايد دزد مالك بوده، پس مالكيها اعتراض نمودند كه مالك در زمان رسول اكرم وجود نداشت.
در اين هنگام علامه متوجه سلطان شده و گفت حالا مكشوف گرديد كه هيچ يك از رؤساى مذاهب اربعه در عهد رسول خدا و در زمان اصحاب او وجود نداشته و آراء و اقوال ايشان فقط رأى و نظر اجتهاد و اختراع خودشان است و اتباع ايشان نيز از مجتهدين خود همين چهار تن را گزيده و اجتهاد غيرايشانرا اگر چه اعلم و افضل از ايشان باشد روا ندانند.
اما فرقه شيعه تابع اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى‏باشند كه وصى و برادر آن حضرت بوده و بمنزله نفس و جان وى مى‏باشد سپس شروع مطلب و قضيه طلاق زن سلطان شده و پرسيد كه اين طلاق در حضور عدلين وقوع يافته يا بدون آنها.
سلطان گفت بدون سماع عدلين واقع شده. علامه گفت پس اين طلاق محكوم به بطلان بوده و همان زن مطلقه در زوجية پادشاه باقى است و بعد به پاره‏اى از مذاكرات مذهبى پرداخت همه علماى اهل سنت از گفتن جواب درماندند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:علامه حلى , ] [ 7:34 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب