مشعل هدایت

مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

عبرت عوامل بصیرت:
 

عبرت گیری از تجربه ها گذشتگان؛ از جمله آیاتی که در این مورد است: الف. )لقد کان فی قصصهم عبرةٌ لاولی الألباب...(45)؛ به راستی در سرگذشت آنان، برای خردمندان عبرتی است... ب. )فأخذه الله نکال الأخرة والأولی . إنّ فی ذلک لعبرة لمن یخشی(؛ و خدا (هم) او را به کیفر دنیا و آخرت گرفتار کرد. در حقیقت، برای هر کس که (از خدا) بترسد، در این (ماجرا) عبرتی است.(46) قد خلت من قبلکم فسیروا سنن فی الأرض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین(؛ قطعاً پیش از شما سنت هایی بوده و سپری شده است. پس، در زمین بگردید و بنگرید که فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است؟(47) آیات دیگر: اعراف، 176 ؛ هود، 10 ؛ یوسف، 3 ؛ حج، 46 ؛ عنکبوت، 20 ؛ محمد9، 10 ؛ بقره، 258 ؛ فجر، 7 ـ 6 ؛ فیل، 1.أفلم ینظروا إلی السمآﺀ فوقهم کیف بنیناها و زیّناها ومالها من فروج مگر به آسمان بالای سرشان ننگریسته اند که چگونه آن را ساخته و زینتش داده ایم و برای آن هیچ گونه شکافتگی نیست.(48)نیز می فرماید: أولم یروا إلی الطیر فوقهم صافّات ویقبضن ما یمسکهن إلاّ الرحمان إنه بکلّ شیء بصیر. آیا در بالای سرشان به پرندگان ننگریسته اند( که گاه) بال می گسترند و (گاه)بال می زنند؟ جز خدای رحمان آن ها را نگاه می دارد، او به هر چیزی بیناست.(49) و )أولم یروا أنا نسوق المآﺀ إلی الأرض الجرز فنخرج به زرعاً تأکل منه أنعامهم و أنفسهم أفلا یبصرون؛ آیا ننگریسته اند که ما باران را به سوی زمین بایر می-رانیم، و به وسیله ی آن کشته ای را بر می آوریم که دام هایشان و خودشان از آن می خورند؟ مگر نمی بینند؟(50)فراتر از این برخی آیات با صراحت فرمان بر پرسش و سؤال نموده و از آن به عنوان یکی از عوامل اصلی یادگیری و موجب شکوفایی عقل یاد کرده است؛ )... فسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون ... پس اگرنمی دانید، از پژوهندگان کتاب های آسمانی جویا شوید.(51)وَسْئل القریة التی کنا فیها.. ؛ و از مردم شهری که در آن بودیم ... جویا شو...(52)آیات دیگری همچون: اعراف، 185 ؛ غاشیه، 20 ـ 17 ؛ روم، 50 ؛ طارق، 6 ـ 5 ؛ عبس، 28 ـ 24 ؛ شعراﺀ، 7 ؛ فصلت، 53 ؛ ذاریات، 21 ـ 20 ؛ نحل، 78 ؛ یوسف، 109 ؛ روم، 9 ؛ غافر، 6 ؛ یس، 77
بنگرید ای اهل عالم هرچه هست 
آیتی از حــــــــــق بود زیبا پرست
عبرتی از دیگـــران تا ره شود 
سوی ایزد خـــــوش رسد اهل الست 

موانع بصیرت کدامند؟
 

غفلت انسان در دنيا، مانع بصيرت نسبت به حقايق آخرتى است: آیه 22 سوره مبارکه ق
(به او خطاب می‌شود) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا تیزبین است! 
بسی غفلت است مانع دیــد ما 
قیامت چه گردد خطاب از خدا
که بنگر کنون با نگاهی درست 
که غافل بُود در جهان بی دعا 
کفر درآيه‌ 7 سوره‌ي‌ 2 (بقره): خَتَمَ اللَّهُ عَلى' قُلُوبِهِم و عَلى سَمعِهِم؛ و عَلى' اَبصارِهِم غِشاوَةٌ؛
چرا خدا مهر بر دلها و گوش و چشمها نهاده ؟ جز اینک آنان به بیان قرآن کافرند. با این حساب می توان گفت که یکی از دلیل عدم بصیرت کفراست. 
بود کفر مانع به دیدار دل 
اگر دیده گردد به حق متصل
بیند دل خاک را بـا یقین 
کند کیما با نظر سنگ و گل 
نفاق و منافق بودن ما نعی برای بصیرت.قرآن می فرماید: منافقین کسانی هستند که متظاهر به اسلامند ولی در قلبشان و در عمق روحشان مسلماننیستند، مردمی هستند دو چهره: یک چهره شان چهرهمسلمانی و چهره دیگرشان چهره کفر است. قـرآن نشانه هاى دقیق و زنده اى براى آنها درسوره بقره ،آیات 20-8، بیان مى كند ، نـخستمى گوید: بعضى از مردم هستند كه مى گویند به خدا و روز قـیامت ایمان آورده ایم درحالى كه ایمان ندارند.منالناس من یقول آمناباللّه و بالیوم الا خر و ماهم بمؤمنین؛ بقره8. نفاق در واقع یكنوعبیمارى است و در آیه 10 مى گوید: در دلهاى آنها بیمارى خاصى استفى قلوبهم مرض خداوندهم بر بیمارى آنها مى افزایدفزادهم اللّه مرضاو ازآنجا كه سرمایه اصلى منافقان دروغ است، تا بتوانند تناقضها را كه درزندگیشاندیده مى شود با آن توجیه كنند، بنابراین براى آنها عذاب درد ناک است.لهم عذاب الیم بما كانوایكذبون. در این زمینه در آیات دیگری هم مباحثی را قرآن کریم ذکر می کند.
نفاق است مانع که بینــی گوهر 
منافق به عالم بود مایه ی دردسر
مریض است فرموده قرآن بدان 
از ایــن قوم باید کنی جان حضر 
نفاق شناسی گامی در راستای افزایش بصیرت است. چرا که آنان نور های کذائی هستند.که خود را خورشیدمی نامند درحالی که اصلی را به نحوی پنهان می دارند. بنابراین باید با بینشی قوی به مبارزه با نفاق رفت . وپرده از روی مکر آنان برداشت.

لجا جت مانعی بربصیرت 
 

لجاجت بود مانع بر دید دل 
اگر چه که ببیند یقین اصل گِل
ولیکن نباشد به بارور یقین 
چنین است افکار وی مضمحل
لجاجت درلغت، به معنای پافشاری در انجام کاری که، مخالف میل طرف مقابل باشد(53) و در اصطلاح، به اصرار ورزیدن در کاری همراه با عناد که، از انجام آن نهی شده، گفته می شود(54)
لجالت با جهالت متفاوت است جهالت، ناشی از عوامل چون (طغیان هوای نفس) است.ممکن است فردمتوجه زشتی اعمال سابق خود شود و از اعمال خود پشیمان گردد؛ در حالی که، لجاجت از روی عناد وتکبر بوده و از بد ذاتی، ناشی می -گردد .به شخص لجوج ندامت فورى دست نمى‏دهد.مگرآنكه، خدا بخواهد او را هدايت كند.(55) 
لجاجت در قرآن یکی از پلیدترین صفاتی است که با اصرار ورزیدن بر سخنان و عقاید باطل ،منجر به تکذیب انبیاء، آیات الهی و حتّی قتل انبیای الهی می-گردد. این صفت ناشی از عواملی چون . الف: تقلید کورکورانه وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ(56) و هنگامى كه به آنها گفته شود به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد مى‏گويند: آنچه از پدران خود يافته‏ايم، ما را بس است . ب: تکبّر و إستکبار: فَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ(57) امّا كسانى كه به آخرت ايمان نمى‏آورند، دلهايشان (حق را) انكار مى‏كند و مستكبرند. وزمانی که به این رویه باشند این گونه افراد: ا ز درک آیات الهی محرومند: از جمله قرآن می فرماید:
وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً و... إِنَّ فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُون(58)اوست خدايى كه از آسمان باران فرستاد و بدان باران هرگونه نباتى را رويانيديم، و از آن نبات ساقه‏اى سبز و از آن دانه‏هايى بر يكديگر چيده‏... كه در آن، نشانه‏هايى (از عظمت خدا) براى افراد با ايمان است. آیات الهی را انکار می کنند: فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلا .. ..آنان كه ايمان آورده‏اند، مى‏دانند كه آن، حقيقتى است از طرف پروردگارشان و اما آنها كه راه كفر را پيموده‏اند، (اين موضوع را بهانه كرده) مى‏گويند: «منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟... با توصیه به تقوا بیشتر گناه می کنند: وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ...(59)
و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از خدا بترسيد!» (لجاجت آنان بيشترمى‏شود)، وآنها را به گناه مى‏كشاند.
همین است که در هر زمانی اینگونه افراد لجوج بوده و فقط حرف خود را حجت می دانند. در حالی که قرآن آنان را به بصیرت می خواند و آنان غافلند.

تجاهل مانعی بر بصیرت 
 

أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ 
آيا مردم را به نيکى (و ايمان به پيامبرى که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت مى‏کنيد، اما خودتان را فراموش مى‏نماييد با اينکه شما کتاب (آسمانى) را مى‏خوانيد! آيا نمى‏انديشيد؟ (60) در این آیه شریف به نوعی تذکر داده می شود به گروهی که خود را به تجاهل زده اندآفتاب را می ببینند ولی باز هم انکار می کنند تركیبات واژه جهل در قرآن كریم به كار رفته است مانند :
الجاهل: بقره273 یحسبهم الجاهل.الجاهلیناعراف199 و أعرض عن الجاهلین هود46 أن تكون من الجاهلین یوسف89 ـ 33 وأكن من الجاهلین . عده ای جهل را نقطه مقابل حلم می د انند كه ازجمله آنان ایگناتسگلدزیهر (1921 ـ 1850م) خاورشناس معروف مجارستانی است
شاكله اصلی فرهنگ جاهلیت و روح اندیشه حاكم بر آن از كبر و غرور و اظهار بی نیازی نشأت می گیرد . در آیه 273 سوره بقره جاهل به عنوان فردی بی اطلاع و ناآگاه درباب موضوعخود ذكر گردیده است؛ در اینجا كلمه جاهل، نقطه مقابل عاقل است كه جاهل با فعلیحسَبُ می پندارد به قضاوت درباره امور می پردازد.در آیه 199 از سوره اعرافو أعرض عن الجاهلین اعراض دوری از جاهلان را قرآن دستور می دهد چرا که جاهلان با سوسه های شیطانی خود انسان را از صراط مستقیم دور می نمایند.

تفكر عاملی بر بصیرت
 

در آیاتی از قرآن حکیم امر به تفکر شده است . این تفکر منشاء بصیرت است. ودر اصل این طور می شود نتیجه گرفت که افرادی که بدون تفکر عملی را انجام می دهند بدون شک به بی راه می روند. این تفکر است که منجر به بصیرت می شود .. كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآیات لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ.(61). 
در آیا زیادی از قرآن کریم امر بر تفکر آمد . 
با تفکر کار آدم شـــد درست 
بی تفکر کار شـــد مشکل نخست 
کی شودبی فکر درختی بارور 
این چنین نخل کجا یابی که رُست

عدم توجه به قرآن مانع بصیرت
 

آيه 89 سوره نحل(16): وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الكِتابَ تِبْيانا لِكُلِّ شَيٍ وَ هُديً وَ رَحْمَةً... قرآن را بهترین عامل بصیرت می داند : و ما بر تو این قرآن عظیم را فرستادیم تا حقیقت هر چیزی را روشن کند. هدایت و رحمت است. د راین آیه شریف نکاتی که حائز اهمیت است: 1ـ قرآن روشن گر است به این معنی که شک و تردید را ازمیان بر می دارد.2ـ جامع است برای هر مطالبی چه دنیوی و چه اخروی. چه مادی و چه معنوی.3ـ عامل هدایت است. برای کسانی که خواهان هدایت هستند. 4ـ رحمت است از سوی پرودگار چرا که اگر لطف ربانی نباشد هدایت و بصیرتی اتفاق نمی افتد. نکته قابل تأمل اینجاست که ما از قرآن دوریم . اگر به قرآن روی آوریم آن زمان است که تاریکی های عالم تبدیل به روشنائی می شود.
از موانع دیگر قرآنی می توان به گزینشی عمل کردن و اینگونه ایمان داشتن است . قرآن کریم در این مورد می فر ماید : اَفَتُؤمِنوُنَ بِبَعْضِ الكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ2. آیا به قسمت های از کتاب خدا ایمان می آورید و قسمت های دیگر آن را انکار می کنید. نکته اینکه . مگر نه به بیان خود قرآن رطبٍ و لایابسٍ الا فی الکتاب المبین .هیچ خشک تری نیست مگر در کتاب آشکار . چگونه است که عده ای. آنچه به سود آنان است بر می گزیند .ولی آنچه به ضرر آنان است نادیده می گیرند. به قول معروف . 
تو کلوا وشربوا گوش کن 
ولاتسرفوا را فراموش کن.
این عاملی است برای عدم بصیرت. که دوای آن این است که باید به طور جامع باشیم نه تک بعدی . آنچه در قرآن است حق است . نه بعض. مانع دیگر برای بصیرت عدم شناخت نسبت به نيازهاي انسانها و به مقتضاي ظرفيّتهاي زمانها و مكانها. كلام قرآن : وَ اِنْ شَي‏ءٍ اِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ اِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلوُمٍ هيچ چيزي نيست مگر اينكه خزاين آن نزد ما مي‏باشد و آن را نازل نمي‏كنيم مگر به اندازه معلوم (لازم) و متناسب با نيازهايِ مخلوقات(62). این شناخت و بصیرت قرآنی است که سبب می گرد مردان الهی در همه حال متوسل به لطف و رحمت خدا باشند چرا که می دانند که در نزد خدا خزائن الهی است که به اندازه ی همه ی عالم است. به همین سبب دست به فتنه و آشوب و زیاده خواهی نمی زنند ولی بر عکس کسانی که توجهی به این امور ندارند در همه احوال زیاده خواهی هایشان عامل فتنه است. اگر روزی به این بصیرت برسند بی گمان فتنه ای به پا نخواهد شد. 

طوق بندگی شیطان مانعی برای بصیرت
 

در این باره چند سوال مطرح است :آیا شیطان وسوسه گر، مسئول اصلى بدبختیهاى ما ست؟ آیا اوست كه بى اختیار ما را به پرتگاهها مى كشاند؟ و به دره هاى گناه و آلودگى مى افكند؟ یا این كه ما هستیم كه او را به خانه دل دعوت مى كنیم؟ قرآن می فرماید:
اِنَّ عِبادِىَ لَیْسَ لَكَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إلاّ مَنِ إتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِینَ تو هرگز بر بندگان من سلطه ندارى، سلطه تو تنها بر گمراهانى است كه از تو پیروى مى كنند (63)
یعنى تا زمینه هاى قبلى قبول پیروى شیطان در كار نباشد كارى از دست شیطان ساخته نیست. همین معنى با صراحت بیشترى در آیه دیگر آمده است: إِنَّمَا سُلْطانَهَ عَلَى الَّذِیْنَ یَتَوَّلَوْنَهُ . شیطان فقط بر كسانى سلطه دارد كه ولایت او را پذیرفته، و طوق بندگى اش را بر گردن نهاده اند(64)
قلب ما حرم امن خداست. و شیطان را به این حرم راهى نیست. إِنَّ الَّذِیْنَ اِتَّقُوا اِذا مَسَّهُمْ طائِفُ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَكَّرُوافَإِذاهُمْ مُبْصِرُونْ (65)اهل تقوا را اگرشیطان وسوسه وخیالی به دل رسدهمان دم خدا رابه یاد می آورند و همان لحظه بینائی پیدا می کنند .در این آیه راه جستن ازدام شیطان را تقوا و یاد خدا ذکر می کند.
خواهی که رهی ز کید شیطا ن 
تقوا به عمل نما نمایان 
چون بنده شوی به علم ابلیس 
بی شک نرسی به علم انسان 
قسم دروغ مانعی بر بصیرت
وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ(القلم10)
و از کسی که بسیار سوگند یاد می‌کند و پست است اطاعت مکن
شهید مطری می فرماید :كلمه‏ «حلاف‏» یعنى پر سوگند خور، كلمه ‏«مهین‏» با همدیگر تلازم دارند. برای اینک تا انسان مهین یعنى پست(نباشد زیاد قسم نمى‏خورد. ) این مردم پر سوگند خور پست‏ در واقع یعنى هر جا مردمى را دیدید كه پر سوگند مى‏خورند این را دلیل پستى آنها بدانید. اگر به راست هم پر سوگند بخورند پست‏اند تا چه رسد كه به دروغ پر سوگند بخورند. (66)
همین سوگند دروغ است که مانع دید کلی می گردد. انسان را به بی راه می کشاند وتصور می کند که شخص راست می گوید در حالی که با قسم اورا اغفال کرده است.توجه به این مورد باعث بصیرت در بسیاری از کار ها می گردد. به این معنی که زود گول سوگند را نخوریم بلکه واقعیات را ببینیم.
سوگند اگرچه هست بسیار 
با دیده نگر نشو چودلـــدار
دل در قســم دروغ بستن 
کی گشته دلیل عقل و بیـدار


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 9 دی 1390برچسب:اسباب بصیرت در قرآن:, ] [ 11:37 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب