مشعل هدایت

مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

توماس الوا اديسون شانزده ساله بود كه پدر و مادر را وداع گفت و براى تكميل اطلاعات و يافتن شغل مهمتر به سفر پرداخت. در يكى از شهرهاى آمريكا دستگاهى براى مخابره ساخت كه سرعت و صحت آن بيشتر از دستگاههاى موجود بود. اديسون براى پيشرفت كار و كسب اطلاعات تازه به نيويورك رفت، در حالى كه حتى پول غذا نداشت.
در نيويورك با كمك يكى از آشنايان، شركت برق و تلگراف تشكيل داد و با كوشش بسيار شروع بكار كرد. ترقى و پيشرفت اين شركت تازه كار، مورد توجه سازمانهاى مهم قرار گرفت و مخصوصاً اديسون با اختراع دستگاه تلگراف چاپى تحول بزرگى در روابط تلگرافى بوجود آورد و شركت بزرگى اين دستگاه چاپ تلگراف را از او به مبلغ چهل هزار دلار خريد. اديسون فقير چنان از اين پول سرشار دچار حيرت و هيجان شد كه نزديك بود قلبش از كار بايستد. با اين ثروت توانست به خانواده‏اش كمك كند، اما خود او با آنكه پول بسيارى بدست آورده بود، حتى يك روز هم كارش را تعطيل نكرد و گاه مى شد كه تمام بيست و چهار ساعت را كار ميكرد. چند دستگاه ماشين خريد و كارگاه كوچكى تشكيل داد و عده‏اى كارگر استخدام كرد. در عرض پنج سال 122 اختراع به ثبت رسانيد. ديگر كارگاه او مركز شگفت انگيزى از صنعت و فعاليت شده بود. موقعى پيش آمد كه در يك زمان درباره چهل و پنج اختراع كار ميكرد. براى تلگراف بجاى چهار رشته سيم يك سيم بكار ميبرد و اين امر براى شركتهاى تلگراف صرفه جويى بزرگ بود. در سى سالگى اديسون پنج كارگاه را اداره ميكرد. در اين كارگاهها اختراعاتى ميشد كه در آمريكا بى نظير بود.
اديسون در سى سالگى دوران حيرت‏انگيز اختراعات خود را آغاز كرد. در خارج از شهر نيويورك جاى كوچكى برگزيد تا با آرامش بكار اختراعات خود بپردازد.
در سال 1877 ميلادى ناگهان در سراسر آمريكا خبر پيچيد كه اديسون ماشينى اختراع كرده است كه ميتواند حرف بزند. مردم نميتوانستند اين خبر را باور كنند و عده‏اى به كارگاه او هجوم بردند تا آنرا بچشم ببيند. اديسون تاريخچه اختراع خود را براى مردم اينطور شرح داد: يكبار در مقابل قسمت دهانى گوشى تلفون آواز خواندم و ارتعاشات صدا نوك سوزن فولادى را در انگشتم فرو برد و اين فكر را در من ايجاد كرد كه اگر بتوان ارتعاشات صوت را بوسيله سوزنى در روى يك صفحه ضبط كرد و بعد دوباره سوزن را در روى همان صفحه قرار داد صفحه بصدا در مى‏آيد.
اديسون سالها در اين باره آزمايش كرد و پس از يك رشته كار مداوم، توانست يكى از اساسى‏ترين و مهيج‏ترين اختراعات خود يعنى فونوگراف يا گرامافون را بجهان تقديم كند. بزودى خبر حيرت‏انگيز اختراع اين ماشين ناطق در سراسر عالم منتشر شد، و هزاران نامه تبريك به اديسون رسيد.
كارگاه اديسون كم‏كم براى مردم بصورت كارگاه اسرارآميزى در آمده بود كه هر روز چيز عجيب و تازه‏اى بيرون ميداد. در اين هنگام اديسون بفكر افتاد كه از نيروى برق روشنايى ايجاد كند و دنيا را كه تا آنوقت بوسيله چراغهاى نفتى روشن مى‏شد با لامپهاى كوچك و چراغ برق پر نور سازد. آزمايشهاى او در اين راه بسيارگران تمام مى‏شد. چند تن سرمايه‏دار به او كمك ناچيزى كردند. ماهها گذشت همگى نگران و مأيوس بودند، اما اديسون اميدوار بود. در آن‏روزهاى سخت كارگاه او پر از هيجان و شور بود. اسبابها، دستگاهها، مواد مختلف بروى هم انباشته شده بود، و عده‏اى شب و روز كار ميكردند، هزاران آزمايش باشكست روبرو شد. اما اديسون انسانى خستگى‏ناپذير بود و پيوسته درصدد پيداكردن راهى بود كه با آن بتواند لامپ را از هوا خالى كند.
روز بيست و يكم اكتبر 1879 ميلادى براى اديسون روز مزمن بشمار ميرفت، زيرا هنوز شب نرسيده بود كه اديسون موفق شد جريان برق را در لامپ به صورت روشنايى در آورد. باز مردم باور نميكردند اديسون نمايش بزرگى ترتيب داد و بيش از سه هزار نفر به اقامتگاه او هجوم آوردند و چون شب شد با تعجب صدها چراغ برق را ديدند. كه با نور ملايم خود به وسيله سيم به درختها آويزان شده است. اديسون پس از اين اختراع عجيب سفرى به پاريس كرد و در بازگشت بازبكار پرداخت. قبلاً ماشين گويا ساخته بود. اكنون اميد داشت كه ماشينى بسازد كه تصويرهاى متحرك ايجاد كند و پس از كوششهاى فراران دستگاهى بوجود آورد كه براى انداختن تصويرها بر روى پرده بكار ميرفت. عده زيادى را به سالن آزمايشگاه خويش دعوت كرد و در حضور آنها تصويرهايى ازقبيل: يك رقص مشهور، نمايشى از كشتى‏گيران و اسب سواران به روى پرده نشان داد و باين ترتيب چيزى كه بعدها بزرگترين صنعت جهان و معمولى‏ترين سرگرمى مردم دنيا شد يعنى سينما بوجود آمد.
آزمايشگاههاى اديسون مدت هفتاد و دو سال در كار بود. در اين زمان شش آزمايشگاه داشت. هزاران كارگر در استخدام او بودند كه بيشتر آنها ميل نداشتند جز براى اديسون براى كسى ديگر كار كنند؛ زيرا كه اديسون با آنان با مهربانى بسيار و ادب رفتار ميكرد. اديسون تا آخرين روزهاى عمر كار ميكرد.
سرانجام روزى رسيد كه تلفن و تلگراف و راديو كه اديسون در راه اختراع يا تكميل آنها رنج بسيار برده بود، خبر مرگ او را باين طريق در سراسر جهان منتشر كرد:
توماس الوا اديسون در ساعت بيست و چهار و سه دقيقه روز هجدهم اكتبر سال 1931 در گذشت.


نظرات شما عزیزان:

ن-ر
ساعت8:39---7 مهر 1391
سلام آفرین بر شما وبر تلاش وکوششتان در نوشتن این مطالب .اگر به من هم سری بزنید ونظری بگذاری ممنونم


مرگ شبانه میخزد نفس زنان به بام من


تمام شد تمام شد حیات ناتمام من


سرشک عشق سنگ شد به دیده وفای من


چه سرنوشت ظالمی خدای من خدای من
پاسخ:برادر عزيزم سلام وب سايتتان باز نمي شود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:اديسون يا جرقه خلقت, ] [ 7:33 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب