مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

انسان موجودى ذو ابعاد و ذو مراتب

انسان، اين گُل سرسبد مخلوقات و خليفه الهى، داراى ويژگى هاى منحصر به فردى است كه از او موجودى پيچيده ساخته و شناخت دقيق وجودش را بسيار دشوار كرده است:

اگر به ظاهر آن پرى پنهان بود نزد عاقل زان پرى كه مضمر است

آدمى پنهان تر از پريان بود آدمى صد بار خود پنهان تر است

يكى از ويژگى هاى انسان اين است كه از بدن مادى و روح معنوى تشكيل شده است و روح او مى تواند، فارغ از بدن و به صورت مستقل زنده بماند. شواهد عقلى، تجربى، و نقلى فراوانى براى اثبات اين ويژگى انسان اقامه شده است كه بحث از همه آن ها مجال وسيعى مى طلبد. در اينجا فقط به آيه اى از قرآن كريم كه انسان را ذو ابعاد معرفى مى كند، اشاره مى شود:

«بدأ خلقَ الانسان من طين ثُم جَعَلَ نَسْلَهُ من سلالة من ماء مهين ثمَ سَوّاهُ و نفخَ فيه من روحهو آفرينش انسان را از گل آغاز كرد، سپس [تداوم ]نسل او را از چكيده اى از آبى پست مقرر فرمود، آن گاه او را درست اندام كرد و از روح خويش در او دميد. هويت واقعى انسان به روح اوست، كه خداوند در مرحله نهايى از خلقت انسان، بر جسم او مى دمد. در مورد خلقت حضرت آدم(عليه السلام)آمده است كه پس از دميدن روح، خداوند به فرشتگان دستور داد، بر او سجده كنند: «اذ قال ربك للملائكةِ انّى خلقٌ بشراً من طين، فاذا سوَّيْتُهُ و نَفَختُ فيه من رُوحى فقعوا لَهُ ساجدين.» (ص: 71ـ72); آنگاه كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشرى را از گل خواهم آفريد، پس چون او را كاملاً درست كردم و از روح خويش در آن دميدم سجده كنان براى او به خاك بيفتيد. و همين بُعد انسان است كه بعد از مردن و متلاشى شدن جسم اش باقى بوده و نشانه هاى خداوندى را در خود دارد: «سنُريهم آياتنا فى الافاق و فى انفسهم حتى يتبيَّن لهم الحق» (فصلت: 53); به زودى نشانه هاى خود را در افق ها [ى گوناگون ]و در وجود خودشان بديشان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد كه او خود حقّ است. شناخت همين بعد از انسان، شناخت خدا و بهترين معارف و غايت شناخت انسانى است كه حضرت پيامبر(صلى الله عليه وآله)در مورد آن فرموده است: «مَنْ عَرَفَ نفسه فقد عَرَفَ ربَّه.»; كسى كه خود را شناخت خدايش را شناخته است. نهايت اين كه، همين بُعد انسانى است كه علوم بشرى به تمام و كمال قادر به شناخت آن نيست: «يسئلونك عن الروح قل الروح من امر ربى و ما اوتيتم من العلم الاّ قليلاً.» (اسراء: 85); درباره روح از تو مى پرسند، بگو: روح از سنخ فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است.


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:انسان موجودى ذو ابعاد و ذو مراتب, ] [ 7:57 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

آب حیات بر تشنگان مبندید

چكيده

هر آنچه در قرآن كريم و سنّت معتبر قطعى (از جهت صدور و دلالت) آمده مربوط به دين مى باشد، و لازم است به حقانيّت معارف آن دو اعتقاد داشت و به احكام و دستورالعمل هاى آن ملتزم بود; زيرا هر دو منبع الهى بوده و مصون از خطا مى باشند و تمام معارف آن دو حق است و اعتقاد باطلى در آن ها نيامده است، مگر اين كه خود به بطلان آن اشاره كرده اند. مانند آنچه از افكار جاهلى صدر اسلام نقل شده است.صرف اين كه بخشى از معارف قرآن و سنت از طريق عقل قابل دسترسى باشد، دليل بر غيردينى بودن آن نيست; چون عقل خود در مواردى به تأييد دين نياز دارد. علاوه بر آن، همه نمى توانند به آن معارف عقلى برسند، حال آن كه دين براى عموم مردم است.

مقدمه

قرآن كريم، براى هدايت بشر از سوى خداوند نازل شده و پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهار(عليهم السلام)نيز از سوى خدا مأمور هدايت مردم هستند و هرچه از طريق اين دو منبع به ما مى رسد، جزو دين به حساب مى آيد و مايه حيات است: «يا ايها الّذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم.» (انفال: 24) اى كسانى كه ايمان آورده ايد [به نداى] خدا و پيامبر پاسخ مثبت دهيد هنگامى كه شما را به چيزى خوانند كه زنده تان مى سازد. مراد ما از دين بودن اين است كه اعتقاد به حقّانيّت تمام معارف قرآن كريم و سنّت قطعى (از جهت صدور و دلالت) و عمل به تمام دستورات و احكام آن دو ضرورى و واجب است. در اين رابطه از طرف برخى نويسندگان شبهاتى مطرح شده است كه به بررسى آن ها مى پردازيم.


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:آب حیات بر تشنگان مبندید , ] [ 7:54 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

از کجا بفهمیم اعمالمان قبول شده است ؟


حبط عمل را مَثَل می‌زنیم به گاوی که نُه مَن شیر می‌دهد بعد پا میزند، شیر را میریزد. گاو نُه من دوش، این مَثَل فارسی است ولی این در قرآن میگوید: «حبط عمل» یعنی این بنده خدا خیلی جان کند. اما آخرش خراب شد.


عملدر این مقاله برآنیم که کمی پیرامون مسئله عمل، قبولی عمل، حبط عمل نکاتی را بیان کنیم. حبط یعنی آدم استخر را پرش میکند، بعد زیرآبش می‌زند چقدر آب توش است، هیچی پر شد اما چون سوراخ داشت خالی شد. حبط عمل را مَثَل می‌زنیم به گاوی که نُه مَن شیر می‌دهد بعد پا میزند، شیر را میریزد. گاو نُه من دوش، این مَثَل فارسی است ولی این در قرآن میگوید: «حبط عمل» یعنی این بنده خدا خیلی جان کند. اما آخرش خراب شد. یک کسی چهارده تا عملیات شرکت کرد در جنگهای پیغمبر بود با امیرالمۆمنین(علیه السلام) در خدمت ایشان شمشیر میزد یعنی از یاران پیغمبر بود در جبهه، از یاران حضرت علی علیه السلام در جبهه بود از یاران امام حسن علیه السلام هم در جبهه بود، عاشورا شد، امام حسین علیه السلام نامه نوشت که بیا کربلا یار من هم باش. گفت: دیگر حالش نیست. نیامد کربلا. بعد هم که شنید امام حسین علیه السلام شهید شده است خیلی غصه خورد. گفت: عمری در جبهه بودهام امتحان آخر رفوزه شدم. این است که انسان نمیتواند تا امروز مطمئن باشد که خوب است و یا بد. یک موقع میبینی فردا صبح خراب میشود.گاهی کارانسان غلط است، ولی او خیال میکند که درست است . روز قیامت که پرده کنار میرود می‌بیند‌ای بابا! کارش درست نبوده است. درست مثل آشپزی که فضله موش توی برنج است خیلی هم به غذایش برسد ، تزیین کند و انواع پیش غذاهایی برایش تدارک ببیند ولی در آخر و در عمل آن غذا غیر قابل استفاده خواهد بود .این نکته ظریف را می توان به زیبایی هر چه بیشتر در آیه قرآن مشاهده کرد آنجا که در روز قیامت افرادی میگویند: «رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی كُنَّا نَعْمَلُ» فاطر/37 خدایا برگردانمان به دنیا، غلط کردیم. اگر برگردیم به دنیا عمل صالح انجام می‌دهیم .


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:از کجا بفهمیم اعمالمان قبول شده است ؟, ] [ 16:28 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

مرض ایمان سوزی به نام "شرک"


شرک دو پیامد خطرناک دارد حتى در مورد پیامبران الهى اگر به فرض محال مشرک شوند:

نخست مسأله حبط اعمال است، و دوم گرفتار خسران و زیان زندگى شدن. اما "حبط اعمال" به معنى محو آثار و پاداش عمل به خاطر شرک است چرا که شرط قبولى اعمال اعتقاد به اصل توحید است و بدون آن هیچ عملى پذیرفته نیست. شرک آتش سوزانى است که شجره اعمال آدمى را مى سوزاند. شرک صاعقه اى است که تمام محصول زندگى او را به آتش مى کشد. (تفسیر نمونه، ج‏19، ص: 527)


حبطیکی از مسایلی که پیرامون رابطه ایمان و عمل صالح با سعادت اخروی، و متقابلاً، رابطه کفر و عصیان با شقاوت ابدی، مطرح می شود ،مسأله حبط عمل است ،معنای حبط عمل چیست؟

 معانی لغوی و اصطلاحی واژه حبط:  

"حبط" در لغت به معنای باطل شدن است: "أحْبَطَ عَمَلَه: أَبطَلَه" عمل او را حبط کرد. یعنی باطل و بی اثر کرد. و در اصطلاح: "از بین رفتن پاداش عمل نیک، به دنبال گناهی که در پی آن عمل، انجام گرفته است." حبط در قرآن نیز به همین معنی استعمال شده است. "لئِنْ أشْرَکْتَ لَیَحْبَطنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکوُنَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ"( زمر، 65) اگر شرک ورزی حتماً اعمالت باطل و تباه خواهد شد و مسلّماً از زیانکاران خواهی بود. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان، واژه حبط را "عمل بی اجر" معنا کرده اند و در جایی دیگر به معنای "باطل شدن عمل و از تأثیر افتادن آن" به کار بردهاند و افزوده اند که واژه حبط در قرآن جز به "عمل" نسبت داده نشده است. (ترجمه تفسیر المیزان، ج 13ص 548) در قرآن کریم در موارد متعددی به این موضوع اشاره شده است که در اینجا به بعضی از آیات شریفه اشاره می کنیم. 1-خداوند متعال در سوره زمر آیه 65 می فرماید : «وَ لَقَدْ أُوحِىَ إِلَیْک وَ إِلىَ الَّذِینَ مِن قَبْلِک لَئنِ‏ْ أَشْرَکتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُک وَ لَتَکونَنَّ مِنَ الخَْاسِرِین» ؛ به تو و پیامبران پیش از تو وحى شده است که اگر شرک بیاورید اعمالتان ناچیز گردد و خود از زیان کنندگان خواهید بود. به این ترتیب شرک دو پیامد خطرناک دارد حتى در مورد پیامبران الهى اگر به فرض محال مشرک شوند  :


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:مرض ایمان سوزی به نام "شرک" , ] [ 16:24 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

ارزش عمل به رساندن آن به مقصد است!


«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» می‌گوید: «مَنْ جاءَ» نمیگوید: «مَنْ عَمل» خداوند مگر نمیفرماید: هرکس عملی را انجام دهد، ده برابر به او می‌دهیم. در این آیه نیز می فرماید : کار خوبتان را بیاورید. خیلیها کار خوب انجام میدهند؛ اما نمیتوانند این کار خوب را بردارند و تا قیامت ببرند. وسط راه از دستشان میافتد. «جاءَ» یعنی بردار و بیاور. بیاییم بنگریم به این که چه چیز باعث می شود که نتوانیم اعمال نیک خود را به سلامت به مقصد برسانیم.


عملهر کس یک «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ»(1) بگوید ده درخت در بهشت به مجموع درخت‌های او اضافه میشود. یک نفر گفت: پس باغ من چقدر درخت دارد. خدا میداند كه ما چقدر الله اکبر گفته‌ایم. حضرت فرمودند: گاهی هم یک آتش میفرستیم و همه را میسوزانیم. لذا قرآن میگوید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»(2) می‌گوید: «مَنْ جاءَ» نمیگوید: «مَنْ عَمل» خداوند مگر نمیفرماید: هر کس عملی را انجام دهد، ده برابر به او می‌دهیم. در این آیه نیز می فرماید : کار خوبتان را بیاورید. خیلیها کار خوب انجام میدهند؛ اما نمیتوانند این کار خوب را بردارند و تا قیامت ببرند. وسط راه از دستشان میافتد. «جاءَ» یعنی بردار و بیاور. بیاییم بنگریم به این که چه چیز باعث می شود که نتوانیم اعمال نیک خود را به سلامت به مقصد برسانیم.


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:ارزش عمل به رساندن آن به مقصد است, ] [ 16:21 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

چه زمان خوردن و آشامیدن ارزشمند می شود؟


خوردن و آشامیدن با رنگ الهی یكی از گرایش‏های اصلی انسان گرایش به لذت است و یكی از موارد لذت، خوردن و آشامیدن است که فطری است و از نظر اخلاق، حكم به خوب و بد آنها نمی‏توان كرد، چون خوب و بد اخلاقی مخصوص افعال اختیاری است كه برای رسیدن به هدف خاصی انجام می‏گیرد. اما این‏ها افعال نیستند، میل‏های فطری و طبیعی‏اند كه خدا در سرشت انسان قرار داده است.


خوردنفطری بودن خوردن و آشامیدن علاقه به لذتِ خوردن و آشامیدن یك امر فطری است و مورد مدح و ذم نیست. برای این مطلب شواهد زیادی از آیات كریمه قرآن می‏توان به دست آورد که به نمونه ای از آن ها اشاره می نماییم : 1- آیاتی كه نعمت‏های مختلفی از گیاهان و حیوانات دریایی و خشكی را كه برای رزق و روزی انسان آفریده شده ذكر می‏فرماید. نظیر این آیه : و زمین مرده كه ما آن را زنده كردیم و دانه‏اى از آن خارج ساختیم كه از آن مى‏خورند، براى آنان نشانه‏اى است (بر امكان معاد).و در آن، باغ‏هایى از درختان خرما و انگور قرار دادیم و در آن چشمه‏ها شكافته و روان ساختیم.(1)2- آیاتی که در آن صریحا به استفاده از مأكولات و مشروبات امر شده، نظیر آیه : از پاكیزه‏هایى كه روزى شما كرده‏ایم، بخورید(2) منتها این گونه امرها فقط جواز و رخصت استفاده از آن ها را می‏رساند.3- آیاتی كه حاکی از خوردن و آشامیدن در قیامت است. پس در قیامت نیز، چنین میلی وجود دارد. نظیر آیه: اهل تقوا در زیر سایه‏ها و بر كنار چشمه‏سارانند، با هر میوه‏اى كه خوش داشته باشند(3) برای مۆمنین و آیه: قطعاً از درختى كه از زقّوم است خواهید خورد. و از آن شكم‌هایتان را خواهید آكند. و روى آن از آب جوش مى‏نوشید. [مانند] نوشیدن اشتران تشنه. (4) برای مجرمین.


ادامه مطلب
[ سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:خوردن و آشامیدن, ] [ 18:29 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

مهمترین حق قرآنی زنان


«مهر» به فتح میم در لغت، کابین یا دست پیمان گویند و آن مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد (1) لفظ «مهر» که جمع آن «مهور» است از ریشه مهر به ضم میم و فتح هاء که واژه ی عربی است اخذ شده است. (2)


مهریهمهریه در قرآن

چنانکه از فرهنگ موضوعی قرآن کریم بر می آید کلمه ای مهر عینا در قرآن مجید به کار نرفته است.(3) بلکه در قرآن از مهر به عنوان «صدقات » در آیه چهارم از سوره نساء یاد شده و در آیات مختلف تحت عنوان «اجور» آمده است و اطلاق اجور بیشتر در مورد متعه و ازدواج با کنیزان است . (4) اما کلمه دیگری نیز که به جای مهر به کار می رود «صداق»، به فتح اول یا کسر اول است که آن را نیز این گونه تعریف کرده اند که: «مالی است که مرد در عقد ازدواج به زن می دهد .» و آیه چهارم سوره مبارکه نساء به آن اشاره دارد: «آتوا النساء صدقاتهن نحلة » صدقه، به ضم دال، از ماده ای صدق است و بر آن جهت به مهر صداق گفته یا صدقه گفته می شود که نشانه ی راستین بودن علاقه ی مرد است، بعضی از مفسرین مانند صاحب کشاف به این نکته تصریح کرده اند . (5) مهر علاوه بر صداق و اجرت، فریضه (6) نامیده می شود . مانند کلام قرآن مجید: «و ان طلقتموهن من قبل ان تمسوهن و قد فرضتم لهن فریضة فنصف ما فرضتم اما کلمه نحله در سوره ی مبارکه ی نساء آیه ی 4 (7) کاملا تصریح می کند که مهر هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و عطیه و هدیه ندارد  (8)


ادامه مطلب
[ سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:مهمترین حق قرآنی زنان , ] [ 18:25 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

اگه گناهی داری که نمی توانی ترکش کنی بخوان!


انسان ها با توجه به محیطی که در آن به دنیا می ایند تربیتی که در خانواده می شوند خصوصیاتی که اصطلاحا ارثی هستند، مدرسه ای که می روند، معلمان و اساتیدی که خواهند داشت، دوستانی که در آینده با آنها نشست و برخواست می کنند و ... یک سری صفات خوب و بد را ممکن است بدون زحمت داشته باشند.


نفسیک نکته ی قرآنی: برسد به دست هرکسی که فکر می کنه گناهی داره که نمی تونه ترکش کنهشح نفس یعنی بخل شدید قلب که با حرص همراه است. تعبیر قرآن این است : شح را برای انسان به منزله یک دشمن تلقی کرده‏ است. در آیه 14 سوره تغابن قرآن می خوانیم: «ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم، برخی از همسران و فرزندان شما دشمنان شما هستند ، و بعد خداوند چنین فرمود: «انما اموالکم و اولادکم فتنه، اموال شما و فرزندانتان صرفا (وسیله) آزمایشند» (تغابن/15)در اینجا دیگر ازواج ذکر نشده است. اولاد دو بار، ازواج یک‏بار و اموال هم یک بار ذکر شده است. در آیه‏ مورد بحث می‏فرماید: «و من یوق شح نفسه» شح باز مربوط به مال‏ است. هر کسی که نگهداشته بشود از شر شح، یعنی از این دشمن.


ادامه مطلب
[ سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:اگه گناهی داری که نمی توانی ترکش کنی بخوان! , ] [ 18:16 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

حالا رابطه خودتان با فرزندانتان چگونه است؟

خدا را شکر بسیار رابطه دوستانه ای بین ما برقرار است، ما به یکدیگر زیاد ابراز محبت می کنیم. به نظر اگر بخواهیم فرزندان ما به رابطه های ناسالم برون خانوادگی دچار نشوند باید تلاش کنیم آنگونه که دین به ما دستور داده ، رابطه عاطفیِ درون خانودادگی برقرار کنیم.

پیشگر

هر کسی در مسیر زندگی خود هدفی را ترسیم می کند که آنرا به عنوان یک آرمان دنبال می نماید. اگر ممکن است از هدف و آرمان خود در مسیری که در آن قرار دارید برای ما بگوییدخدا توفیق دهد که از نظر علم و تقوا کار به جایی ختم شود که امام عصر عج بپسندد 

مهمترین دغدغه و نگرانی شما در رابطه با وضعیت حال حاضر جامعه و خصوصا قشر جوان و نوجوان ما چیست؟

ببینید در جامعه ما متاسفانه هنوز ضعفهای زیادی در زمینه ی فرهنگی و اقتصادی وجود دارد که به نظر بنده ریشه در ضعف مدیریتی دارد. مردم و خصوصاً جوانان ما بسیار خوب و ارزشمندند که نمونه بارز آن را در همین انتخابات اخیر شاهد بودیم که از هر قشر و صنفی برای کشور خود مایه گذاشتند ولی متولیان فرهنگی و اقتصادی ما باید در مقابل این مردم فداکار، به بهترین نحو عمل کنند. ما مشکل تئوریک و منابع نداریم، آنچه باید قابل توجه قرار بگیرد، مدیریت صحیح این منابع است، یعنی باید ضعف مدیریتی موجود برطرف شود.

نظر شما در رابطه با کار و درآمد اقتصادی چیست؟

بهترین الگوی بشر در زندگی، سیره اهل بیت علیهم السلام است. شما وقتی به زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام بنگرید می بینید که حضرت علیرغم اینکه از حداقل امکانات زندگی بهره می بردند ولی بیشترین فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و ... را انجام می دادند. به عبارت دیگر سیره اهل بیت علیهم السلام مبتنی بر این اصل ارزشمند می باشد که: "تولید حداکثری و مصرف حداقلی" و این منافاتی با دین و عقل نخواهد داشت.

از آنجائیکه کاربران تبیان با قلم توانمند شما آشنا هستند، جا دارد که اگر نکته ای در رابطه با نویسندگی به نظرتان می رسد، بفرمایید.

اینکه قلم بنده را توانمند توصیف می کنید این نظر لطف شما و خوانندگان محترم است و بنده از اساتیدم یاد گرفتم که اولین قدم برای ورود به وادی نویسندگی خواندن است، یعنی هر کسی می خواهد نویسندگی را شروع کند، در هر زمینه ای که می خواهد باشد، باید زیاد بخواند که طبیعاً ابتدا به صورت تقلیدی خواهد نوشت ولی بعد خود صاحب سبک خواهد شد. اما آنچه که بیش از همه مهم است برخورداری از دانش لازم در آن رشته است و به قول معروف بی مایه فطیر است بنده در موقع تحویل سال به این فکر می کنم که آنچه را گذشت خداوند ببخشد و آنچه که در سال جدید می آید مورد رضای خداوند باشد و به لطف او نواقص گذشته را برطرف کنم تا امام زمان (عج) نیز از ما راضی باشد


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:رابطه خودتان با فرزندانتان چگونه است؟, ] [ 18:58 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

حوزه

به نظر شما در حوزه چه روش ها و متد آموزشی وجود دارد که می تواند در محافل علمی دیگر همچون دانشگاه ها مورد استفاده قرار بگیرد.

یکی از ابعاد قابل توجه نظام آموزشی حوزوی، تنوع اساتید آن و آزادی طلبه در انتخاب استاد مورد نظر خود است که شاید به این کیفیت در دانشگاه ها نیز وجود نداشته باشد، چرا که در دانشگاه ها انتخاب استاد صرفاً براساس واحدهای درسی است که ارائه می شودیکی دیگر از روش های آموزشی کارا و مفید در نظام حوزه که در سالهای اخیر مورد توجه برخی مجامع علمی نیز قرار گرفته است، «مباحثه» است، یعنی دو طلبه، درسی را که از استاد گرفته اند با هم به بحث و گفتگو می گذارند و یکی استاد می شود و دیگری شاگرد و موضوع علمی را عمیقاً واکاوی و بررسی می کنند.

متأسفانه گاهی در جامعه شاهد فاصله هایی بین جوانان و قشر روحانی هستیم. بنظر شما دلیل آن چیست؟

ببینید اولا بنده معتقدم این فاصله به این شدتی که تبلیغ می شود نیست. به نظر در مواردی یک نوع احساس نا آشنایی نسبت به هم وجود دارد که این ضعف در ارتباط را می توان با شناساندن توانمندی ها و نیازمندی ها برطرف یا به حداقل رساند. اگر حوزه و توانائی های آن به جوانان خوب معرفی شده و اطلاع رسانی شود؛ حوزویان هم بیش از گذشته با نیازمندی های این قشر و گفتمان روز آنها آشنا شود و در گام سوم، سعی کند در حیطه خود دردی از جوانان ما دوا کند آنوقت شاهد آن خواهیم بود چقدر این رابطه گرمتر و صمیمانه تر خواهد شد.

اگر شما بین منبر رفتن و تبلیغ مستقیم و چهره به چهره از یک سو و فعالیت تبلیغی در فضای مجازی اینترنت و سایبر، مخیّر شوید، کدام یک از این دو روش را برای تبلیغ دین انتخاب می کنید؟

بنده یادم هست یک زمانی در برنامه ای تلویزیونی پرفسور مولانا، جمله ای گفتند که چون ایشان در زمینه ی روابط بین الملل صاحب نظر هستند بسیار برایم جالب بود. ایشان جمله ای به این مضمون گفتند که منبر و ارتباط مستقیم با مخاطب هنوز هم در دنیا رتبه اول را در پیام رسانی دارا می باشد. به نظر در دنیای امروز همانطور که فعالیت در فضای سایبری بسیار نیاز است و به گسترش فرهنگ دینی بسیار کمک می کند، نباید از منبر نیز غافل شد، چون هر کدام از این دو مخاطبان خاص خود را دارند، یعنی بعضی افراد که پای منبر می نشینند ممکن است با فضای مجازی اینترنت مرتبط نباشند و یا بالعکس، بنابراین آنچه مهم است به روز بودن و استفاده از حداکثر امکانات جهت تبلیغ هر چه بهتر دین است، چنانکه حضرت آقا نیز این موضوع را مورد تأکید قرار داده اندغمهای رایج در جامعه ما یا برای از دست دادن داشته هاست یا برای نرسیدن به نداشته ها. وضع مالی ویژه ای ندارم، یک طلبه کاملا عادی هستم؛ هیچ وقت غصه نداشته هایم را نمی خورم و نگران از دست دادن این چندتا هم نیستم. خدا را شکر که از هر دوی این ها فارغیم و می گوییم خدایا به داده و نداده ات شـُکر!


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:در حوزه چه روش ها و متد آموزشی وجود دارد , ] [ 18:55 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 169 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب